مایکل جکسون
زادروز: محل تولد: |
۲۹ آگوست ۱۹۵۸ ۷ شهریور ۱۳۳۷ گری، ایندیانا، آمریکا |
---|---|
درگذشت: محل مرگ: |
۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ ۴ تیر ۱۳۸۸ (۵۰ سال) لسآنجلس، کالیفرنیا، آمریکا |
علت مرگ: | سکته قلبی بر اثر تزریق بالای داروی بیهوشی پروپوفول |
آرامگاه: | غرب لسآنجلس و در گورستان «فارست لاون» |
محل زندگی | مزرعه نورلند واقع در سنتا باربارا، کالیفرنیا (۱۹۸۸ تا ۲۰۰۵) |
ملیت | ایالات متحده آمریکا |
نژاد | آمریکایی آفریقاییتبار |
پیشه |
خواننده، موسیقیدان، ترانهسرا،آهنگساز، رقصنده، طراح |
سالهای فعالیت | ۱۹۶۴-۱۹۸۴ (گروه جکسون ۵) ۱۹۷۱-۲۰۰۹ (تکخوان) |
سبک | پاپ، آر اند بی، راک، سول،الکترونیک، دنس، فانک و... |
قد | ۱۷۸ سانتیمتر[۱] |
وزن | ۶۱٫۷ کیلوگرم در هنگام مرگ |
لقب | سلطان پاپ |
دین | مسیحی |
مذهب | شاهدان یهوه |
همسر | لیزا پریسلی (۱۹۹۴ - ۱۹۹۶) دبی رو (۱۹۹۶ - ۱۹۹۹ |
فرزندان | پرنس جکسون پاریس جکسون بلنکت جکسون |
والدین | جوزف جکسون (پدر) کاترین جکسون (مادر) |
خویشاوندان | جانت جکسون |
گفتاورد |
«اگر کسی بر ضد یک شخصیت جز آنچه که قابل اثبات بود نمیگفت، تاریخ را نمیشد نوشت» |
جایزهها | ۳۹۲ جایزه (بیشتر از هر هنرمند دیگری در طول تاریخ) از جمله: ۲۴ رکورد در کتاب گینس ۱۸ جایزهٔ گرمی |
امضا | |
وبگاه michaeljackson.com |
نگاه کن؛ آلبوم بعدی را که من منتشر خواهم کرد. فقط نگاه کن... به آنها نشان خواهم داد.[۲۴]۱۹۸۲ تا ۱۹۸۳: آلبوم تریلردر برخی مواقع، فروش تریلر مثل یک کالای لوکس نیست، بلکه همانند یک کالای ضروری در هر خانهای پیدا میشود ... تریلر احتمالاً شنیده شدهترین ضبط تمام تاریخ است.جی. رندی تارابورلی، زندگینامهنویس و خبرنگار.[۲۵]در سال ۱۹۸۲، جکسون با همراهی استیون اسپیلبرگ، کتاب گویای ئی.تی. موجود فرازمینی را برای فیلمی علمی-تخیلی با همین نام تهیه نمود که در سال ۱۹۸۴ جایزهٔ گرمی «بهترین ضبط برای کودکان» را برای مایکل به ارمغان آورد.[۲۶] در همان ماه انتشار این کتاب گویا، مایکل ششمین آلبوم استودیویی خود با نام تِریلِر را منتشر کرد. تریلر تبدیل به جزئی از فرهنگ عامهٔ جهان و به خصوص آمریکا شد.[۲۷][۲۸] تریلر در سال اوّل انتشارش، بیش از ۲۵ میلیون کپی در جهان فروش داشت و در ۷ فوریه ۱۹۸۴ به پرفروشترین آلبوم جهان در تمام دورانها تبدیل شد و نامش درکتاب رکوردهای گینس ثبت شد.[۲۹]تام کروز
سه شنبه 25 مهر 139111:9
نام اصلی توماس "تام" کروز ماپوتر چهارم زمینه فعالیت سینما ملیت ایالات متحده آمریکا تولد ۳ ژوئیهٔ ۱۹۶۲ (۵۰ سال)
سیراکیوز، نیویورکپیشه بازیگر، تهیه کننده سالهای فعالیت ۱۹۸۱ تا کنون همسر(ها) میمی راجرز (۱۹۹۰-۱۹۸۷)
نیکول کیدمن (۲۰۰۱-۱۹۹۰)
کیتی هلمز (۲۰۱۲-۲۰۰۶)وبگاه رسمی www.tomcruise.com توماس "تام" کروز ماپوتر چهارم (به انگلیسی: Thomas Cruise Mapother IV) (زاده ۳ ژوئیه ۱۹۶۲) هنرپیشه و تهیه کننده سرشناس آمریکایی است.
زندگینامهتام کروز در سیراکیوز از شهرهای مرکزی ایالت نیویورک آمریکا به دنیا آمد. نام کامل وی توماس کروز ماپوتر چهارم Thomas Cruise Mapother IV است.پدرش مهندس برق و مادرش معلم بود. خانواده آنها در اصل ریشهای آلمانی، انگلیسی و ولزی دارند. تام دارای سه خواهر است که ماریان ، لی آن و کاس نام دارند. لی آن کار تبلیغات تام کروز را بر عهده دارد [۱].زندگی آنها در مکان ثابتی نبود و خانواده آنها به شهرهای گوناگونی مهاجرت کردند. بنابر گفته تام کروز، وی تا به پایان رساندن دوره دبیرستان، در پانزده مدرسه مختلف درس خواند [۲]. تام دوازده ساله بود که والدینش از هم جدا شدند. وی و خواهرش تحت سرپرستی مادرشان قرار گرفتند و در سالهای بعد در شهرهای گوناگونی ساکن شدند. تام مدتی آموزش مذهبی دید و قصد داشت کشیش شود اما از این کار رویگردان شد و در نهایت در سال ۱۹۸۰ از دبیرستانی در نیوجرسی فارغ التحصیل شد.تام کروز در سال ۱۹۸۷ با میمی راجرز هنرپیشه آمریکایی ازدواج کرد. میمی باعث آشنایی او با آئین مذهبی ساینتولوژی شد. این زوج در سال ۱۹۹۰ از هم جدا شدند. در همین سال به هنگام بازی در فیلم «روزهای تندر» با نیکول کیدمن بازیگر استرالیایی آشنا شد و مدتی بعد با وی ازدواج کرد. این ازدواج یازده سال دوام یافت. این زوج سرشناس، جذاب و محبوب، تا سالها از سرشناسترین زوجهای هالیوود به شمار میآمدند. آنها دو کودک را به فرزندی پذیرفتند. در سال ۲۰۰۱ در حالی که نیکول سه ماهه باردار بود از یکدیگر جدا شدند که موجب شد نیکول کودک مذکور را سقط کند. برخی نیز معتقدند دلیل جدایی وی از نیکول ناتوانی نیکول کیدمن در بچه دار شدن بوده است [۳].وی تا سال ۲۰۰۴ با پنهلوپه کروز بازیگر اسپانیایی ارتباط داشت. در سال ۲۰۰۵ با کیتی هولمز بازیگر آمریکایی آشنا شد و مدتی بعد بر فراز برج ایفل به وی پیشنهاد ازدواج داد. مراسم عروسی آنها در دسامبر ۲۰۰۶ در براچیانو ایتالیا برگزار شد. این زوج هنری به اختصار با عنوان تام کت نیز شناخته میشوند . پیش از آن در ماه آوریل همان سال نخستین فرزند آنها به دنیا آمد که نام فارسی - عبری سوری را برای وی برگزیدند. سوری نخستین فرزند تنی تام و کیتی است و سومین فرزند تام کروز به حساب میآید.زندگی هنریتام کروز در سالهای دبیرستان در فیلم موزیکالی از طرف مدرسه شرکت کرد و مورد تحسین قرار گرفت. همین مساله باعث شد وی به بازیگری بطور جدی علاقه مند شود. نخستین بازی جدی وی، تنها یک سال پس از به پایان بردن دوره دبیرستان، در فیلم «عشق بی پایان» به سال ۱۹۸۱ اتفاق افتاد. تا سال ۱۹۸۶ در چندین فیلم بازی کرد که چندان شهرتی برایش نداشت. اما در این سال وی به عنوان بازیگر اصلی فیلم تاپ گان برگزیده شد. داستان این فیلم حادثهای در مورد آموزش خلبانان هواپیماهای شکاری در ارتش ایالات متحده بود. این فیلم پرفروشترین فیلم سال آمریکا شد و برای تام کروز شهرت فراوانی به همراه آورد.سالهای بعد، حضور تام کروز در فیلمهای مشهور نمایان تر شد. در سال ۱۹۸۹ به همراه داستین هافمن در فیلم مرد بارانی شرکت کرد که این فیلم نامزده هشت جایزه اسکار شد. اما وی یک سال بعد توانست نخستین بار نامزد جایزه اسکار بهتری بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم «متولد چهارم ژوئیه» شود. در همین سال با بازی در فیلم «روزهای تندر» با نیکول کیدمن آشنا شد و بعدها با وی ازدواج کرد. تام کروز در سال ۱۹۹۶ به عنوان تهیه کننده و بازیگر نقش اول در فیلم ماموریت غیرممکن حاضر شد که با اقبال فراوان مواجه شد. چشمان کاملاً بسته به کارگردانی استنلی کوبریک با حضور تام کروز و نیکول کیدمن در نقش یک زوج ثروتمند نقطه عطف دیگری در آثار هنری تام کروز به حساب میآید. این فیلم در سال ۱۹۹۹ اکران شد. قسمت دوم فیلم ماموریت غیرممکن در سال ۲۰۰۰ اکران شد و سومین فیلم پرفروش سال شد [۴].تام کروز در سال ۲۰۰۲ در فیلم گزارش اقلیت ساخته استیون اسپیلبرگ بازی کرد. دو سال بعد فیلم جانبی یا کلترال از وی به نمایش درآمد که جوایز متعددی به همراه داشت. یک سال بعد در فیلم پرفروش جنگ دنیاها باز هم به کارگردانی استیون اسپیلبرگ نقش آفرینی کرد. سومین بخش از فیلم ماموریت غیر ممکن در سال ۲۰۰۶ به روی پرده رفت که همانند دو قسمت قبلی فروش بالایی داشت. وی در سال ۲۰۰۷ در فیلم شیرها برای برهها بازی کرد.علاوه بر بازیگری، تام کروز از سال ۱۹۹۶ به عنوان تهیهکننده در تعدادی از فیلم های سینمایی مشارکت کرده است. وی از سال ۲۰۰۶ همراه با پائولا واگنر صاحب شرکت فیلمسازی یونایتد آرتیستزشد [۵].تام کروز در رسانههاشهرت و محبوبیت تام کروز باعث شده تا همواره در فهرست بازیگران برگزیده در مجلات گوناگون بدرخشد. وی در سال ۱۹۹۷ از سوی مجله امپایر به عنوان یکی از پنج بازیگر برتر تاریخ سینما برگزیده شد. دو سال قبل همین مجله وی را در فهرست یکصد بازیگر جذاب (سکسی) برتر سینما جای داده بود [۶]. در سالهای ۱۹۹۰، ۱۹۹۱ و ۱۹۹۷ در فهرست پنجاه انسان زیبای هفته نامه مردم قرار گرفت [۷]. در سال ۲۰۰۶ از سوی مجله فوربس برترین چهره سرشناس سال شناخته شد. در همان سال از سوی مجله پرمیر چهاردهمین چهره سرشناس قدرتمند جهان لقب گرفت [۸].دانستنیها
- تام کروز پیرو آئین خاصی است که ساینتولوژی نام دارد.
- انتشار کتاب «زندگینامه تام کروز» نوشته اندرو مورتون که در آن به روابط غیر اخلاقی تام کروز اشاره شده و وی را انسانی ناپایبند به مذهب و لاابالی نشان میدهد واکنش خشمگینانه کلیسای ساینتولوژی آمریکا را به دنبال داشت [۹].
- تام کروز چپ دست است.
- پسر عموی کروز، ویلیام میپاتر هم بازیگر بوده و بیشتر به خاطر نقش اتان رام در سریال لاست شناخته شده است.
افتخاراتاو تاکنون سه بار نامزد جایزه اسکار شده و دهها جایزه مهم دیگر از جمله سه جایزه گلدن گلوب را به دست آورده است [۱۰]. وی با بازی در فیلم تاپ گان (۱۹۸۶) به شهرت جهانی رسید و از آن پس، بیش از دو دهه است که همچنان فعالانه در فیلمهای گوناگون حاضر میشود. بنابر گزارش مجله فوربس، میزان دارایی تام کروز در سال ۲۰۰۷ بیش از سی و یک میلیون دلار بوده است [۱۱].همنچنين تام كروز سه بار نامزد جايزه اسکار و ۳ بار برنده جایزه گلدن گلوب و ۲ بار برنده جايزه جوایز سینمایی امتیوی و ۱ باز برنده جايزه ساترن و جالب تر اينكه ۷ بار هم نامزد دريافت جايزه جايزه ساترن شده است.جوایزی که تام کروز تاکنون کسب کرده است: آی دی ام بیفیلمشناسیفهرست فیلم هایی که تام کروز در آنها به ایفای نقش پرداخته است (برگرفته از: [۱۲]):
- عشق بی پایان (۱۹۸۱)
- شیپور خاموشی (۱۹۸۱)
- از دست دادن آنها (۱۹۸۳)
- کسب و کار پرمخاطره (۱۹۸۳)
- تمامی حرکات دست (۱۹۸۳)
- افسانه (۱۹۸۵)
- تاپ گان (۱۹۸۶)
- رنگ پول (۱۹۸۷)
- کوکتل (۱۹۸۸)
- مرد بارانی (۱۹۸۸)
- متولد چهارم ژوئیه (۱۹۸۹)
- روزهای تندر (۱۹۹۰)
- دور و دورتر (۱۹۹۲)
- چند آدم خوب (۱۹۹۲)
- موسسه حقوقی (۱۹۹۳)
- مصاحبه با خون آشام (۱۹۹۴)
- ماموریت غیرممکن (۱۹۹۶)
- جری مگوائر (۱۹۹۶)
- چشمان کاملا بسته (۱۹۹۹)
- ماگنولیا (۱۹۹۹)
- ماموریت غیرممکن ۲ (۲۰۰۰)
- آسمان وانیلی (۲۰۰۱)
- گزارش اقلیت (۲۰۰۱)
- آخرین سامورایی (۲۰۰۳)
- ماموریت غیرممکن ۳ (۲۰۰۶)
- شیرها برای برهها (۲۰۰۷)
- والکیری (۲۰۰۸)
- وثیقه (2009)
- شوالیه و روز(۲۰۱۰)
- مأموریت غیرممکن: پروتکل شبح(۲۰۱۲)
نیکولاس کیج
سه شنبه 25 مهر 139110:46
نام اصلی: نیکولاس کیم کاپولا
Nicolas Kim Coppolaملیت: آمریکایی تولد: ۷ ژانویهٔ ۱۹۶۴ (۴۸ سال)
لانگ بیچ، کالیفرنیاپیشه: بازیگر، تهیه کننده و کارگردان سالهای فعالیت: ۱۹۸۰ تا کنون همسر(ها): پاتریشیا آرکت
لیزا ماری پریسلی
نیکولاس کیج (به انگلیسی: Nicolas Cage) (زادهٔ: ۷ ژانویه ۱۹۶۴) بازیگر و تهیه کنندهٔ آمریکایی میباشد. در سال ۱۹۹۵ او توانست جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای فیلم ترک لاس وگاس بدست آورد.
زندگینامهنیکلاس کیج با نام اصلی نیکلاس کیم کاپولا، ۷ ژانویهی سال ۱۹۶۴ در لانگبیچ از توابع ایالت کالیفرنیای آمریکای شمالی متولد شد. پدر او آگوست کوپولا استاد ادبیات و برادر فرانسیس فورد کاپولا کارگردان مشهور «پدرخوانده»ها بود. مادرش هم طراح رقص بود. در نتیجه کیج خانوادهای فرهنگی و هنری داشت. (هر چند پدر و مادرش در سال ۱۹۷۶ از هم جدا شدند. به این دلیل که مادرش از افسردگی مزمن رنج میبرد). کیج دو برادر دارد که هر دوی آنها در زمینههای هنری فعالیت میکنند: کریستوفر کاپولا کارگردان است و مارک کاپولا از شخصیتهای رادیویی در نیویورک است.کیج در دبیرستان بورلی هیلز درس خواند و البته بعد از مدتی از آن جا بیرونش کردند. (این همان دبیرستانی است که لنی کراویتز و راب راینر و آنجلینا جولی هم در آن درس خواندهاند.) و اولین فعالیتهای نمایشی غیر حرفهایاش را هم در همین دبیرستان انجام داد. کیج بعدها تحصیلاتش را در زمینه سینما ادامه داد. او فارغالتحصیل مدرسهی سینما و تلویزیون و تئاتر مشهور و معتبر UCLA است.کیج همان اوایل فعالیتش نامش را تغییر داد تا زیر سایهی نام کسی قرار نگیرد و به اعتبار نام خودش شهرت کسب کند. او با بازی در نقشهای کلاسیک و جذاب در اواخر دههی ۸۰ میلادی توانست نامش را همانگونه که میخواست در دنیا مطرح کند. او نام کیج را از کاراکتر لوک کیج، یکی از شخصیتهای کتابهای مارول کمیک، الهام گرفته است. (کلا کیج علاقهی ویژهای به کتابهای کمیک دارد و کلکسیونی از آنها جمعآوری کرده است. به عقیدهی او اسطورهشناسی شخصیتهای کتابهای کمیک میتواند بر روی آن چه که امروز در اطراف ما میگذرد تاثیر بگذارد. کیج حتی اسم پسرش را هم از روی یکی از شخصیتهای کتابهای کمیک انتخاب کرده است.) بعد از اولین فیلمش به نام Fast Time in Ridgemont High که در آن چند دقیقه در مقابل شان پن ظاهر شد، در فیلمهای متعددی بازی کرد که بعضی از آنها متعلق به سینمای تجاری و پرفروش و بعضی هم فیلمهای قابل توجه و غیرمعمولی بودند. او آرزو داشت که در فیلم outsider که عمویش کارگردانی میکرد نقش دالاس وینستون را بازی کند اما آن نقش را به مت دیلون دادند.کیج دوبار کاندیدای جایزهی اسکار شد و سرانجام هم برای بازیدر نقش یک الکلی ناامید که میخواهد دست به خودکشی بزند، برای فیلم «ترک لاس وگاس» توانست اسکار را از آن خود کند. نقش دیگری که برای آن نامزد جایزهی اسکار شد، نقش چارلی کافمن و دوقلوی خیالی او در فیلم «اقتباس» بود. علیرغم این موفقیتها، خیلی از بازیهای او در فیلمهای کم خرج در مقایسه با فیلمهای تجاریش در اکران نادیده گرفته شد. برای مثال در سال ۲۰۰۵، کیج در دو فیلم شگفتانگیز «ارباب جنگ» و « هواشناس» بازی خارق العادهای داشت که هر دوی این فیلمها در گیشه شکست خوردند و فروش خوبی نداشتند و با وجود این که نقدهای خوبی هم بر آنها نوشته شده بود و اکران جهانی هم داشتند ولی در عمل در برابر مخاطبان شکست خوردند. یا تریلر تعلیقی «8mm» محصول سال ۱۹۹۹ گیشه و اکران موفقی نداشت ولی امروز یک فیلم کالت به حساب میآید و طرفداران خاص خودش را دارد. این هم یکی از آن نقشآفرینیهای کیج است که آن طور که باید دیده نشد.بیشتر موفقیت مالی این بازیگر از تلاشش برای نقشآفرینی در فیلمهای ژانر حادثهای-اکشن ناشی میشود. در دومین فیلم پرفروش موفقش تا امروز یعنی فیلم «گنجینهی ملی»، نقش یک تاریخدان عجیب و غریب را بازی میکند که برای پیدا کردن گنجینهای که توسط یک سازمان آمریکایی پنهان شده، وارد ماجراهای خطرناکی میشود. یا در فیلم دیگرش «تغییر چهره» به کاگردانی جان وو که هم نقش قهرمان و هم بدمن داستان را دارد.نیکلاس کیج سه بار ازدواج کرده است و همسر دوم او که مشهورترین آنها هم هست، لیزا مری پریسلی دختر الویس پریسلی افسانهای بود. و جالب است بدانید که او دوست صمیمی جانی دپ هم هست. در حقیقت کیج، جانی دپ را وقتی در فلوریدا گروه موسیقی داشته دیده و به گفتهی خودش: “وقتی داشتیم با هم مونوپلی بازی میکردیم فورا فهمیدم که او میتواند هنرپیشهی فوق العادهای شود. پس او را پیش مدیر برنامههایم فرستادم.” از این بابت هم باید از کیج ممنون بود!در سالهای اخیر کیج به جز بازیگری حیطههای دیگری را هم تجربه کرده است. او برای اولین بار تجربه کارگردانی را با یک درام کم هزینه با بازی جیمز فرانکو تجربه کرده است. او همچنین تهیهکنندگی چند فیلم را نیز برعهده داشته است از جمله فیلم «سایهی یک خون آشام» که اولین فیلمی است که توسط کمپانی Saturn تولید شده است. این کمپانی را کیج به همراه شریکش جف لواین تاسیس کرده است. «سایهی یک خون آشام» نامزد جایزهی اسکار هم شد. کیج همچنین تولید فیلم « زندگی دیوید گیل» با بازی کیت وینسلت و کوین اسپیسی را هم در کارنامهاش دارد که یک تریلر مرگبار است. خودش دربارهی تجربههای دیگری که میکند میگوید: “احساس میکنم که تا همینجا هم در فیلمهای متعددی بازی کردهام و میخواهم کارهای جدیدی را شروع کنم و دنیاهای دیگری را تجربه کنم تا از قابلیتهای دیگری هم که دارم در راه رسیدن به موفقیت استفاده کنم. حالا این قابلیتها میتواند نوشتن باشد یا هر چیز دیگری که باعث پیشرفتم میشود.”کیج در تلاش برای پیشرفت در بازیگری مدتی هم روی صدایش کار کرد. به عقیدهی او: “بازیگران بزرگی مانند اسپنسر تریسی دارای صداهای خاص به یادماندنی بودند.” در نتیجه او هم مدتی روی صدایش کار کرد تا لحن و صدایش ویژگیهای منحصر به فردیپیدا کند.نقش آفرینی آیندهی کیج در فیلم «آگاهانه» به کارگردانی آلکس پرویا خواهد بود که قرار است ۲۰ مارچ ۲۰۰۹ به نمایش در آید. او در این فیلم نقش یک معلم را بازی میکند که میخواهد محتویات کپسول زمانی که در مدرسه پسرش کشف شده را آزمایش کند.چند وقتی هست که فیلمهای نیکلاس کیج دارند به شدت در هر دو جبهه تماشاگران و منتقدان شکست میخورند. با نگاهی به فیلمهای آینده او و چند پروژهای که با کارگردانان بزرگی همچون جان کارپنتر، ورنر هرتزوگ و رومن پولانسکی دارد میتوان امیدوار بود که دوباره به دوران اوجش بازگردد. البته اگر اتفاقی مثل فیلم بسیار موفق «کشتیگیر» (دارن آرونوفسکی) که اخیرا جایزه اصلی جشنواره ونیز را برد و قرار بود در آن نقش اصلی را بازی کند (که نکرد و میکی رورک در آن درخشید) نیافتد.کیج دربارهی بازیگری میگوید: “برای بازیگر خوب بودن باید شبیه یک مجرم عمل کنی یعنی مشتاق شکستن قوانین باشی تا چیز جدیدی را به دست آوری.”نیکلاس کیجنکات جذاب:- نیکلاس نوجوان عاشق بازیگری بود . تا این حد که تحصیل در دوران دبیرستان را در سن ۱۵ سالگی رها کرد و وارد کنسرواتوار جوانان سان فرانسیسکو شد . در آنجا در نقش یک قهرمان بوکس در اجرایی از نمایشنامه پسر طلایی ظاهر شد.- پس از سانفرانسیسکو به بورلی هیلز رفت و در کلاسهای آمورش بازیگری شرکت کرد. از شاگردان استادان مشهور هنرهای نمایشی (پگی فوری) بود که در سال ۱۹۸۵ در یک سانحه تصادف اتومبیل در گذشت.- پدر کیج (آگوست کوپولا) رییس واحد هنرهای خلاق دانشگاه سن فراسیسکو تاثیر زیادی روی او داشت. از جمله دیگر شخصیتهایی که در این دوره از آنان تاثیر پذیرفت میتوان به مارلون براندو، جمیز دین و جری لوییس (به تعبیر خود کیج به خاطر آزادی و دیوانگیهایش) اشاره کرد.- در سال ۱۹۸۹ برای فیلم «بوسه خون آشام» یک سوسک زنده را بلعید.- از سوی منتقدان نیویورک برنده جایزه بهترین بازیگر مرد شده است،- در سال ۱۹۹۵ به خاطر بازی در «ترک لاس وگاس» برنده جایزه بهترین بازیگر درام مرد از سوی گلدن کلوب و برنده جایزه اسکار شد.- او در دهه نود در چند کمدی سبک، نقشهای تحسین برانگیزی ایفا کرد به ویژه با اندرو برگمان کارهای خوبی انجام داد. او در «ماه عسل در لاس وگاس» نقش مردی را که نامزدش را در بازی پوکر از دست میدهد و بر وحشتش از ازدواج چیره میشود بازی کرد.- کیج در فیلم «میتوانست برای شما اتفاق افتاده باشد» نقش یک پلیس متاهل را بازی میکند که بلیت بخت آزماییاش را که برنده شده به انعام به یک پیش خدمت میدهد. داستان فیلم از این قرار است که این پلیس آرام وارد رستورانی میشود و هنگام پرداخت صورت حساب متوجه میشود که همسرش تمام پولهایش را برداشته و به پیش خدمت قول میدهد که هر مقدار پولی که فردا دستش برسد مقداری از آن را به او خواهد داد و از قضا همان شب در قرعه کشی ده میلیون دلار برنده میشود. او مجبور میشود مقداری از این پول را به پیش خدمت بدهد.- در سال ۱۹۸۱ با تلاش فراوان و با نام نیکلاس کوپولا در نخستین فیلمش که کاری تلویزیونی بود و «اوقات خوش در رمانت های» نام داشت بازی کرد و پس از آن بود که این شانس را پیدا کرد که در ساخته عموی نامدارش «ماهی مهاجم» در نقش یکی از اعضای گروه جوانان یاغی (کنار بازیگرانی مثل میکی رورک و مت دیلن ) نقشی را به عهده بگیرد.- او در همان اوایل دهه ۸۰ تصمیم گرفت نام خانوادگیاش را تغییر دهد و دلیل اصلی این تصمیم را تاثیرپذیری فراوانش از شخصیت پدرش دانسته که مانع از آن میشده تا در مقام بازیگری مستقل به ارائه درک شخصیاش از نقشها بپردازد . (به گفته خود او این تاثیرپذیری تا حد زیادی در «ماهی مهاجم» هم مشهود است). با وجود تغییر نام، در دو ساخته دیگر عمویش هم ظاهر شد: در «کاتن کلاب» نقش برادر کوچکتر ریچاردگیر را ایفا میکرد و در «پگی سو ازدواج کرد» نقش همسر کاتلین ترنر را به عهده داشت.- در فیلمی با نام «بردی» در کنار ماتیو موداین (که در این فیلم حسابی درخشید) در قالب دو دوست زخم خورده روانی بازگشته از جنگ ویتنام حضوری موثر داشت.- حضور او در «پرندگان آتشین» که تقلیدی سطحی از «تاپ گان» (تونی اسکات ۱۹۸۶) در نقش یک خلبان بیباک هلیکوپتر تا حد زیادی به موقعیت هنری او لطمه زد.- در «ترک کردن لاس و گاس» در نقش مردی الکلی اجرایی متفاوت ازاین نقش تیپیک ارائه داد، اجرایی که با تصویر ثابت و کلیشهای چنین نقشی در فیلمهای آمریکایی، به عنوان قربانی الکلیسم که با تکیه بر نیروی عشق و وفاداری محبوبهاش سعی در اصلاح خویش میکند، تفاوت بسیار داشت. او در این فیلم شخصیتی یک مرد الکلی را در واپسین روزهای زندگیاش تصویر کرد که این شیوه زندگی را به میل خود انتخاب کرده است. او حتی به این شخصیت (که سرنوشت محتومش را پذیرفته) ابعادی حماسی بخشید. بازی در این فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول را نصیب کیج ساخت.- در «صخره» کیج در کنار شان کانری در نقشی مرید گونه (در این جا یک مامور امنیتی) ظاهر شد که که با کمک گرفتن از پیری مجرب و دنیا دیده سعی در به انجام رساندن ماموریتش دارد. کیج این جا در نقشی بازی کرده طیف متنوعی از هم بازیهای کانری در سالهای اخیر از هریسون فورد، الک بالدوین و کوین کلاستنر گرفته تا کریستیان اسلیتر، کریستوفر لامبرت و وسلی اسنایپس ایفا کردهاند.- کیج در هالیوود به جدی گرفتن نقشها و زندگی کردن با آنها و همچنین انجام تمرینهای دشوار شهرت دارد و هر نقشی را که بپذیرد در زندگی واقعیاش نیز در قالب آن فرو میرود. شواهد این مدعا کم نیستند. گفته میشود که به خاطر «مسابقه با ماه» بازویش را شکافت، دو دندانش را به خاطر «بردی» کشید و در «بوسه خون آشام» یک سوسک زنده را بلعید!- از معدود بازیگران معاصر سینمای امریکاست که از ستاره شدن پرهیز کرده و با تغییر خصایص فیزیکیاش (مثل فرم آرایش موها و صدا و لهجه) از فیلمی به فیلم دیگر مانع از شکلگیری تصویری ثابت از خود در ذهن علاقهمندانش بوده است.- نیکلاس کیج از سرگیجه مزمن رنج میبرد.- وی عاشق بداههگویی میباشد.- درآمد وی از فیلم WIND TALKERS در سال۲۰۰۲ بیست میلیون دلاربوده است .- نیکلاس کیج و لیزا ماری پریسلی (دختر الویس پریسلی) در جزیره هاوایی با یکدیگر ازدواج کردند (یک هفته قبل از بیست و پنجمین سالگرد درگذشت الویس پریسلی). البته مراسم عروسی بعد از سالگرد درگذشت الویس پریسلی برگزار شد. (الویس پریسلی ۴۲ سال داشت که در اثر حمله قلبی در سال ۱۹۷۷ درگذشت. لیزا ماری در سال ۱۹۹۴ با مایکل جکسون ازدواج و کمتر از یک سال بعد از او جدا شد, آن دو بالاخره در سال ۱۹۹۶ از هم طلاق گرفتند و بعد از آن با Danny keough (موسیقی دان) ازدواج کرد که از این ازدواج دو فرزند دارد.) نیکلاس کیج بعد از ۶ سال, در سال۱۹۹۵ با پاتریشیا آرکت که خود هنرپیشه بود ازدواج کرد. در سال ۲۰۰۱ از پاتریشیا آرکت طلاق گرفت. او همچنین یک فرزند پسر از نامزد سابقش, Kristina Fulton دارد. نیکلاس کیج به طور اتفاقی با یک گارسن که اهل کشور فیلیپین بود آشنا شد و همین آشنای باعث ازدواج آنها در سال ۲۰۰۴ گردید .نیکلاس کیجفیلمهافیلمهای معروف او عبارتاند از:
- بوسه به خون آشام - (۱۹۸۹)
- زاندالی - (۱۹۹۰)
- قلباً وحشی - (۱۹۹۰)
- صخره قرمز غربی - (۱۹۹۴)
- ترک کردن لاس وگاس - (۱۹۹۵)
- صخره - (۱۹۹۶)
- تغییر چهره - (۱۹۹۷)
- هواپیمای محکومین - (۱۹۹۷)
- شهر فرشتهها - (۱۹۹۸)
- هشت میلیمتری - (۱۹۹۹)
- مرد خانواده (2000)
- سرقت در ۶۰ ثانیه - (۲۰۰۰)
- ساز کاپیتان کورل - (۲۰۰۱)
- رمزگویان باد - (۲۰۰۲)
- اقتباس - (۲۰۰۲)
- مردان چوبکبریتی - (۲۰۰۳)
- گنجینه ملی - (۲۰۰۴)
- مرد آب و هوا - (۲۰۰۵)
- ارباب جنگ - (۲۰۰۵)
- مرد حصیری - (۲۰۰۶)
- گنجینه ملی: کتاب رمز - (۲۰۰۷)
- بعد - (۲۰۰۷)
- روح سوار - (۲۰۰۷)
- بانگکوک خطرناک - (۲۰۰۸)12
- پیشگویی - (۲۰۰۹)
- شاگرد جادوگر - (۲۰۱۰)
- ستوان بد: پاتوق - نیواورلئان - (۲۰۱۰)
- موسم افسونگر - (۲۰۱۱)
- رانندگی جنون - (۲۰۱۱)
- روح سوار ۲ - (۲۰۱۲)
- توافق
- موجبات خروج از مرگ
بروس ویلیس(جان سخت)
سه شنبه 25 مهر 139110:22
نام اصلی: والتر بوروس ویلیس تولد:
محل تولد:
پادگان ارتش آمریکا در باوم هلدر
راینلاند-فالتز , آلمان غربیسالهای فعالیت: تا کنون-۱۹۸۰ همسر(ها): دمی مور ۲۰۰۰-۱۹۸۷
اما همینگ تا کنون-۲۰۰۹فرزندان: رومر ویلیس
تالولا ویلیس
زندگی هنریبعد از يك موفقيت در يك شو بروس براي اولين بار در روزنامه ها مطرح شد. سال 1987 هم يك سال خوب و هم يك سال بد براي بروس بود و يك كار ضعيف در فيلم « Back Edwards Blin Date » ارائه داد اما در سال 1988 وقتي كه در فيلم «جان سخت » در نقش « مك كلين » يك پليس بي باك بازي كرد منتقدين راساكت كرد تا يسال 1990 در فيلم جالب توجهي بازي نكرد تا اينكه روباره در فيلم « سخت جان 2 » به سمت بچه هاي بد شليك كرد بروس در نقشهاي استالونه اي و شواتزنگري گير كرده بود او سعي كرد قالبي را كه در آن قرار گرفته است در سه فيلم"Bon Fire of THE Vanities" و "Billy Bathgate" و "Hudson Hawk" بشكند.در سال 1991 او دوباره با فيلم "The Last Boy Scot" به سبك فيلمهاي اكشن بازگشت تا جاني به باجه بليط ببخشد اما دوباره سه بمب ديگر به نامهاي "Death Becomes" و "Stricking Distance" و "North" منفجر كرد.زمانيكه سال 1994 فرا رسيد احتياج به يك تثبيت موقعيت حرفه اي داشت. در فيلمهاي 12 ميمون و سخت جان و انتقام بروس وزنه سنگيني در موفقيت اين فيلمها بود او آنقدر شناخته شده بود كه نمي توان گفت كه فيلم معروف « لوك بسون » يعني « عنصر پنجم » يك موقعيت بزرگ براي معروفيت او بود.بروس ويليس به نظر مي رسيد كه مانند « جان تراولتا » به حاشيه رانده شده است فيلمهايي مانند "Jackal" و "The Seige" باعث تضعيف او شد. او چندي بعد اين خاطرات را ذهنها پاك كرد البته با فيلم حس ششم كه ركورد فروش را براي چندين هفته در دست داشت در فيلم بعدي « داستان ما » كه با استقبال خوبي روبرو نشد و « صبحانه قهرمانان » كه او در سرمايه گذاري آنها كمك كرده بود خيلي مورد توجه مردم قرار نگرفت او هنوز مي رود كه يك وزنه پر قدرت در فيلمهاي مختلف باشد از آرماگدون تا فيلمهاي تجربي مانند « صبحانه قهرمانان » نشان مي دهد كه بروس مايل به بازي در سبكهاي مختلف است.ویلیس در اواخر دهه ۸۰ و به ویژه به خاطر بازی در نقش جان مککلاین در سری فیلمهای جان سخت به شهرت رسید.ویلیس همچنین در چندین مجموعه تلوزیونی نیز حضوری موفق داشته و چند البوم موسیقی نیز منتشر نموده. وی در مجموع در بیش از ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشته که از این بین میتوان به قصه عامه پسند ٬ شهر گناه ٬ جان سخت ٬ آرماگدون و حس ششم اشاره نمود. معروفترین نقش او حضور در فیلمهای جان سخت وایفای نقش جان مککلاین استاثار ویلیس در مجموع و به طور خالص بین ۲.۵۵ تا ۳.۰۴ میلیارد دلار آمریکا در گیشههای منطقه آمریکای شمالی فروش داشته که از لحاظ پر کردن گیشه هفتمین هنرپیشه نقش اول و هشتمین هنرپیشه نقش مکمل میباشد.[۱][۲]ویلیس همچنین دو بار برنده جایزه امی، یک بار برنده جایزه گلدن گلوب و چهار بار نامزد دریافت جایزه ساترن شده است.زندگی شخصیفرزند بزرگ خانواده ارتشي بروس در يك پايگاه آمريكا در آيدار ابراشتين آلمان در مارس سال 1955 بعد از اينكه پدرش ارتش را در سال 1957 ترك كرد آنها به نيوجرسي آمريكا رفتند بروس در مدرسه بسيار فعال بود و همچنين در چندين برنامه دراماتيك ظاهر شد.او تصميم نداشت كه بعد از دبيرستان مستقيماً به دانشگاه برود و يك كار رانندگي پيدا كرد اما بعد از اتفاقي كه براي يكي از همقطارانش افتاد اين كار را رها كرد و مدتي در بارهاي محلي سرگردان بود علاقه بروس به موسيقي اقزايش يافته بود همچنين شروع به زدن ساز دهني در يك گروه كه « لوز گوز » نام داشت كرد.بروس مطالعاتش را در زمينه تئاتر ادامه داد و دوره هايي را در زمينه درام در كالج مونتكلر آغاز كرد بروس براي چند تست بازيگري به نيويورك نامه هايي فرستاد او بلاخره به منهتن رفت و يك آپارتمان كوچك اجاره كرد.بروس براي تأمين مخارج زندگي در رستوران مركزي شروع به كار كرد در سال 1984 يك نقش مهمان در فيلم صداي ميامي بازي كرد كه نقش يك قاچاقچي اسلحه را بازي مي كرد.وی در سال ۱۹۸۷ با هنرپیشه معروف هالیوود یعنی دمی مور ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه دختر میباشد. ازدواج مور و ویلیس بیشتر از ۱۳ سال دوام نیافت و این دو در سال ۲۰۰۰ از یکدیگر جدا شدند.فیلمشناسیفهرست برخی از فیلمهایی که بروس ویلیس در آنها به ایفای نقش پرداخته است:
- آن سوی پرچین(صدا)
- داستان عامهپسند
- ملت غذای آماده
- آلفا داگ
- شهر گناه
- چه اتفاقی افتادهاست؟
- بدلها
- یکبارمصرفها
- رد
- جان سخت ۱
- جان سخت ۲
- جان سخت ۳
- جانسخت ۴
- اشکهای خورشید
- حس ششم
- قلمرو طلوع ماه
- آخرین مرد مقاوم
- یکبارمصرفها ۲
مستربین
شنبه 22 مهر 139119:26
نام در تولد روآن سباستین اتکینسون زاده
محل تولد
ملیت سالهای فعالیت ۱۹۷۹ تا کنون ژانر کمدی کمدی سیاه , طنز همسر سونترا ساستری (۱۹۹۰ تا کنون) کارها و نقشهای برجسته نه اخبار ساعت نُه
بلک اَدر پیش می تازدروآن سباستین اتکینسون (به انگلیسی: Rowan Sebastian Atkinson) (زادهٔ ۶ ژانویه، ۱۹۵۵) یک بازیگر و نویسندهٔ بریتانیایی است که برای ایفای نقش آقای بین و بلک اَدر در تلویزیون بریتانیا مشهور شده است. نام او به عنوان یکی از پنجاه نفر در میان فهرست بامزه ترین کمدین های بریتانیا در مجلّهٔ آبزرور به چشم میخورد.[۱] او همچنین به عنوان یک از پنجاه نقش برتر کمدی همهٔ تاریخ در نظرسنجی میان افراد کمدین در سال ۲۰۰۵ انتخاب شد.[۲]
شغل: بازیگر، كمدین، نویسنده.تحصیلات: مهندسی الكترونیك از دانشگاه نیوكاسل و آكسفورد.علت شهرت: MR..BEANقد: 183 سانتی متر.پدر: ERIC ATKINSOشغل: كشاورزمادر: ELLA MAY ATKINSONبرادرها: RYBERT-RODNEY.همسر: SUENTRA SASTRY--شغل: آرایشگر و گریمورازدواج:1990.پسر: BENJAMINدختر: LILYجوایز دریافتی:BRIT ACADEMY AWARDSOLIVIER THEATRE AWARDS* وی در دوران دبستان با تونی بلر هم كلاسی بوده است.* وی از سال 1979 فعالیت هنری خود را آغاز كرد.* وی از كودكی دچار لكنت زبان می باشد. وی قادر به تلفظ صحیح حرف B نمیباشد.* وی صاحب چندین اتوموبیل ریسر و اسپورت می باشد. تفریح و سرگرمی وی مسابقات اتومبیل رانی سرعت می باشد. وی در این زمینه مهارت زیادی نیز داراست..روان آتكینسون معروف به مستربین كمدین معروفی كه سال هاست خنده را بر لبان مردم دنیا می نشاند، در 6 ژانویه 1955 در نیوكاسل انگلیس در منطقه تینه متولد شد. پدرش اریك آتكینسون و مادرش الامی نام داشت. او دو برادر بزرگ تر به نام های روبرت و رودنی دارد. پدرش یك مزرعه دار ساده بود. روان بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در دانشگاه نیوكاسل در رشته مهندسی برق مشغول به تحصیل شد. مدتی بعد دانشگاهش را به آكسفورد منتقل كرد و تحصیلاتش را در همان رشته در دانشگاه آكسفورد به پایان رساند.او از نوجوانی به بازی در نقش های كمدی علاقه فراوانی داشت و در این زمینه از استعداد خاصی برخوردار بود. روان در دانشگاه آكسفورد با فیلمنامه نویس طنز معروف ریچارد كورتس آشنا شد و فعالیت هایش را در زمینه بازیگری كمدی زیرنظر این فیلمنامه نویس آغاز كرد. او در چند نمایش كوتاه طنز كه در سالن آمفی تئاتر دانشگاه اجرا شد ایفای نقش كرد و بسیار مورد توجه تماشاچیان قرار گرفت. روان كار حرفه ای خود را در این زمینه در سن 23 سالگی و در سال 1978 با ایفای نقش در یك نمایش كمدی با نام oclock news شروع كرد..این نمایش یك تقلید خبر طنزآمیز بود كه از شبكه BBC انگلیس پخش می شد. این نمایش كمدی كه پخش آن مدت چهار سال ادامه داشت موفقیت چشمگیری به دست آورد و در این مدت چهار سال روان جوایز ملی و بین المللی فراوانی را از اتحادیه های مختلف از آن خود كرد. روان كه با بازی در این سریال محبوبیت خاصی در انگلیس پیدا كرده بود در سال 1980 به این ترتیب عنوان بازیگر سال BBC را از آن خود كرد و مورد تقدیر قرار گرفت.روان در سال 1981 در یك نمایش تك نفره طنز در تئاتر وست اند لندن بازی كرد و بعد از اتمام یك فصل كامل بازی جایزه بازیگر كمدی سال اتحادیه تئاتر وست اند لندن را از آن خود كرد. او جوان ترین فردی بود كه تا آن زمان تئاتر تك نفره طنز بازی كرده بود. دومین نمایش تك نفره او در سال 1988 نه فقط در لندن بلكه در نیویورك، استرالیا، نیوزلند و خاورمیانه بسیار موفقیت آمیز بود و مورد استقبال قرار گرفت.او در سال 1983 با همكاری فیلمنامه نویس ریچارد كورتیس نمایش طنز Black Adder افعی سیاه را برای BBC ساخت كه این سریال نیز برنده جوایز فراوانی در سطح بین المللی شد و روان به واسطه بازی در نقش اول این سری نمایش ها برای دومین بار عنوان بهترین بازیگر سال BBC را از آن خود كرد. این سریال در چهار دوره متوالی پخش شد.معروف ترین كار تلویزیونی بزرگ او در سال 1989 ساخته شد. این سریال كمدی صامت، مجموعه نمایش های مستربین بود كه برای شبكه های ITV و HBO توسط شركت تایگر اسپكت ساخته شد. در این مجموعه نمایش های طنز، روان نقش یك شهروند انگلیسی دست و پا چلفتی را بازی می كرد كه بدون كلام و بیشتر با شكلك های صورت و حركات خنده دار، خنده را بر لبان تماشاگران می نشاند. این سریال برنده جوایز بین المللی فراوانی از جمله رز طلایی مونترایكس شد و در سال 1995 نیز عنوان بهترین نمایش كمدی را از آن خود كرد.این سریال از شروع ساختش بسیار مورد توجه كشورهای مختلف دنیا قرار گرفت و در بیش از دویست كشور مهم دنیا فروخته شد و از آن به بعد روان به عنوان مستربین در سطح بین الملل معروف شد. این مجموعه نمایش ها از لحاظ اقتصادی برای تلویزیون انگلیس پرفروش ترین سریال دهه نود به شمار می رفت. این مجموعه از سال 1989 تا 1995 در تلویزیون بریتانیا ساخته و پخش می شد. در سال 1997روان یك فیلم سینمایی را نیز با این نقش بازی كرد كه بین، نمایش واقعه ناگوار نام داشت و در سطح جهان موفقیت های فراوانی را از آن خود كرد...روان آتكینسون نه تنها یك بازیگر بلكه یك نویسنده، تهیه كننده و دوبلر معروف فیلم های كمدی در اروپا به شمار می رود وی می گوید: یك فیلم كمدی خوب علاوه بر بازی خوب یك كمدین نیاز به یك موسیقی زیبا، یك كارگردانی خوب و یك فیلمنامه زیبا دارد.او در مورد مجموعه مستربین می گوید: من هرگز دوست ندارم از مستربین كه با آن در سطح دنیا شناخته شده ام جدا شوم. من از بازی در این نقش لذت فراوانی می برم. روان علاوه بر این مجموعه های تلویزیونی، فیلم های سینمایی بسیار موفقی را هم در كارنامه هنری خود دارد.روان در سال 2006 ساخت دومین مجموعه مستربین را آغاز كرده است كه در 29 مارس 2007 به سینماها آمد. این مجموعه تعطیلات مستربین نام دارد.روان در فوریه 1990 با سانترا سایستی ازدواج كرد كه حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های بنیامین و لیلی می باشد. قابل ذكر است كه مستربین عاشق ماشین های سریع السیر از جمله استون مارتین است. وی در خصوص ماشین های تندرو مقالاتی را در مجلات ماشین منتشر كرده است.
ویل اسمیت
شنبه 22 مهر 139119:3
ویل اسمیت
نام اصلی ویلارد کریستوفر «ویل» اسمیت جونیور ملیت آمریکایی تولد ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۸ (۴۴ سال)
فیلادلفیا (پنسیلوانیاپیشه بازیگر و خواننده، دوبلور سالهای فعالیت ۱۹۸۷- تاکنون همسر(ها) جادا پینکت اسمیت فرزندان جیدن اسمیت
ویلو اسمیتوبگاه رسمی www.willsmith.com
ویلارد کریستوفر «ویل» اسمیت جونیور (به انگلیسی: Willard Christopher "Will" Smith, Jr) (زاده ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۸) که با نام ویل اسمیت شناخته میشود، بازیگر و خواننده، هیپ هاپ، دوبلور و هم چنین تهیه کنندهٔ آمریکایی است.
زندگینامهوی تاکنون دوبار نامزد جایزه اسکار برای فیلمهای علی(۲۰۰۱)و به دنبال خوشبختی (۲۰۰۶)شده است .او در فیلم به دنبال خوشبختی به همراه پسرش ایفای نقش کرده است .او در سال ۲۰۰۸ پر درآمدترین بازیگر هالیوود شناخته شد.ويل اسميت يك سياهپوست دوست داشتنيويل اسميت يكي از هنرپيشههاي سياهپوستمطرح هاليوود است. او با نقشآفريني درفيلمهايي چون وصلت،(پسران بد) و(مردانسياهپوش) توانست به موفقيت بينالمللي دستيابد.اين هنرپيشه سياهپوست نه تنها در عرصه سينمابلكه در صحنه خوانندگي نيز حضوري پررنگدارد. ويل اسميت يكي از هنرپيشههايي است كهبا تبعيض نژادي در آمريكا مبارزه ميكند و تاكنونچندين بار دست به فعاليتهاي بشردوستانه بهويژه براي سياهپوستان زده است.بايد افزود كه همسر و پسر كوچك ويل اسميتنيز از بازيگران خوب هاليوود ميباشند. او در فيلمعلي در كنار همسرش ايفاي نقش ميكرد و در فيلمدر تعقيب خوشبختي به همراه پسرش جيدناسميت به بازي پرداخت. اكنون نگاهي به زندگي اين هنرپيشه خواهيمداشت. زندگي شخصي ويل اسميت ويل اسميت با نام ويلارد كريستوفر اسميت دوم25 سپتامبر 1968 در يك خانواده متوسطجامعه در پنسيلوانيا در آمريكا چشم به جهانگشود. پدرش مهندس راه و ساختمان و مادرش مديريك مدرسه بود.ويل در كودكي ميگفت:(منسياهپوست نيستم. من تاريك و كثيفم.) در واقع اواحساس ميكرد رنگ سياه پوستش به دليل كثيفيميباشد و در دنياي كودكياش مرتب به حمامميرفت و بدنش را با ليف و صابون محكمميشست تا رنگ پوستش تغيير كند. اما به مرورمتوجه شد او كثيف نيست بلكه از نژاد سياهپوستانميباشد ويل از زماني كه وارد مدرسه شد طعمتبعيض نژادي را چشيد. وي از كودكي علاقه بهموسيقي و نواختن گيتار داشت. لذا در دوراندبيرستان به همراه چند تن از همكلاسيهايشيك گروه جاز كوچك ترتيب داد و در 18 سالگيوارد يك گروه رپ شد و اولين آلبومش را درسال 1987 يعني در سن 19 سالگي به بازارعرضه كرد. چند ميليون كپي از اين آلبوم بهفروش رفت. يكي از بهترين آثارش در آن دوران(زمان تابستان) و(والدين نميدانند) بود. در سال 1990 با كمبود مالي روبهرو شد لذابهدنبال دريافتن شغلي مناسب و پردرآمد بود. ازاين رو با كمك يكي از دوستانش كه در گروه جاز بااو آشنا شده بود توانست با شبكه تلويزيوني NBCقرارداد امضا كند و به اجراي موسيقي وخوانندگي بپردازد كه خوشبختانه به موفقيترسيد. صعود سريع او در سلسله مراتب حرفهايدر بين همقطارانش حتي افراد با تجربهتر از او رانيز مبهوت ساخت. او در تلويزيون به يك ستاره مبدل شده بود. اواولين سياهپوست تاريخ سينما است كه نامش درراس فهرست تيتراژ يك فيلم با فروش 350ميليون دلاري(روز استقلال) قرار گرفت. با ورود به تلويزيون راه به سينما پيدا كرد اماخوانندگي و موسيقي را كنار نگذاشت. دومينآلبومش جايزه بهترين اجراي رپ را از آنخودش كرد. با بازي در فيلم درجههاي ششم جدايي درسال 1993 استعداد هنرپيشگي خود را نشانداد. او از معدود سياهپوستاني است كه توانستهاست در سه رشته محبوب هنري همچون سينما،تلويزيون و موسيقي به موفقيت برسد. فيلم مردان سياهپوش در سال 1997 او را بهاوج شهرت رساند در واقع اولين فيلمهاي ويلاسميت بهترين فيلمهاي او محسوب ميشوند.مردان سياهپوش 2 نيز با حضور ويل اسميتساخته شد. بايد متذكر شد كه فيلم(من روبوت) و(علي) كه در نقش محمدعلي كلي بازي كرد ازجمله بدترين فيلمهاي وي به شمار ميرود. ويلاسميت در 2 جولاي 2005 يك كنسرت لايو درفيلادلفيا بر پا كرد و عايدي درآمد فروش بليتآن را صرف كمكهاي خيريه و بشردوستانه كرد. ازدواج ويل اسميت در سال 1992 با شري زامپينوازدواج كرد. ثمره اين ازدواج يك پسر به نامويلارد كريستوفر سوم بود. متاسفانه ويل باهمسرش سر سازگاري نداشت; لذا در سال1995 بعد از 3 سال زندگي مشترك از هم جداشدند.ويل در سال 1997 با جادا پينكت هنرپيشههاليوود نامزد شد و بعد از مدت كوتاهي ازدواجكرد و صاحب 2 فرزند به نامهاي جيدن كريستوفرمتولد 1998 و ويلوكاميل متولد 2000 شد ويلاسميت با بازي در فيلمهاي من روبوت و پسرهايبد و مردان سياهپوش در ليست فهرستثروتمندان 40 ساله قرار گرفت.ويل اسميت در زمينه اقتصادي نيز فعاليتدارد. در فيلادلفيا چندين رستوران زنجيرهاي بازكرده است كه مشتريان زيادي دارد. او در سال2006 ميخواهد با فيلم مردان سياهپوش 3ظاهر شود به احتمال زياد اين فيلم در سال2007 به نمايش در ميآيد در واقع درست 10سال بعد از ساخته شدن اولين فيلم مردانسياهپوش.البته ويل اسميت با بازي در فيلم وصلتميخواست با تبعيض نژادي به مبارزه كند. او دركنار ايوامندز توانست با زبان بازيگري عقايدتبعيض نژادي را سركوب كرده و نشان دهد كه درآمريكاي مدرن هنوز تبعيض نژادي به وفوراحساس ميشود.فعاليت بشردوستانه اسميتويل اسميت بازيگر سياهپوست شهرت خود رادر خدمت اهداف انساندوستانه پزشكي قرارداده است. او به سازمان بهداشت جهاني كمكمالي ميكند و همچنين به آفريقا سفر ميكند ومردم را در زمينه پيشگيري و درمان بيماري ايدزراهنمايي كرده و آگاهي ميدهد. چندي پيشويل اسميت مجري يك مراسم ويژه در آفريقايجنوبيبود كه از سوي نلسون ماندلا برپا شده بودو ماندلا براي آگاهي بخشيدن به مردمانآفريقاي جنوبيبه سخنراني پرداخت. ويلاسميت تاكنون چندين هزار دلار دارو برايبيماران ايدزي تهيه كرده و به سازمان بهداشتجهاني اهدا نموده است.نكتههايي جالب از ويل اسميت- ويل اسميت براي ايجاد ارتباط هنري بهترميان هالوود و باليوود به هند سفر ميكند. ويلاسميت در مصاحبهاي اظهار داشته كه ميخواهدبا كارگردانان و بازيگران بزرگ هند همكاريداشته باشد و آرزويش بازي دركنار آميتا باچانميباشد.- ويل اسميت اوقات فراغتش را به بازيشطرنج ميگذراند. او از كودكي علاقه زيادي بهشطرنج داشته و گاهگاهي با پدرش بازي ميكرده.ت به راحتي به زبان اسپانيايي صحبت ميكند.- از آهنگهاي سوئديها لذت ميبرد. اواخيرا خانهاي بزرگ در سوئد خريداري كرده وبه هنگام برگزاري كنسرتهادر سوئد به آنجاميرود.- قد او 1 متر و 80 سانتي متر است در حقيقتاز 15 سانتي او به چنين قدي رسيد.- در سال 1997 بازي در فيلم مردانسياهپوش منصرف شد اما به اصرار همسرشجاداپينكت دراين فيلم نقشآفريني كرد و به اوجشهرت رسيد.- مادر او در آريزونا زندگي ميكند. ويلاسميت هفتهاي يكبار به ديدن مادرش ميرود. اواحترام به پدر و مادر را بسيار واجب ميداند.- قرار بود در فيلم آقا و خانم اسميت، ويلاسميت نقشآفريني كند اما در لحظات آخر،برادپيت اين نقش را به عهده گرفت.- به زودي در فيلم مالكيت نوبتي در كنارنيكلاس كيج ظاهر ميشود. نيكلاس كيج از اين كهدر كنار ويل اسميت اين هنرپيشه خوشرو وخوشاخلاق نقشآفريني ميكند بسيار راضياست.- ويل اسميت به دليل داشتن صداي صاف ورسا دوبلور خوبياست و دركارتون داستان كوسهبه جاي ماهي اوسكار صداگذاري كرده است.- ويل اسميت با تشكر از نلسون ماندلا اعلامكرد كه موفقيتهايش در گونه سينماي كمدي رامرهون اين چهره سياسي است. نلسون ماندلا نيزفيلمهاي ويل اسميت را دوست دارد. ويلاسميت اظهار دارد كه نلسون ماندلا به او فهماندهكه ايفاي نقش در فيلمهاي كمدي كار بيهودهاينيست.- با بازي در فيلم جست و جوي خوشبختيشخصيت واقعي خود را نشان داد. اين فيلمدرباره زندگي يك بازيگر سياهپوست و پولسازسينما است.- بيشترين دستمزدي كه اسميت تا به حالدريافت كرده 28 ميليون دلار براي ايفاي نقش(من روبوت در سال 2004) بوده است.فیلمشناسیاز فیلمهای معروف او عبارتاند از:
- پسرهای بد - (۱۹۹۵)
- روز استقلال - (۱۹۹۶)
- مردان سیاهپوش - (۱۹۹۷)
- دشمن کشور - (۱۹۹۸)
- غرب وحشی وحشی - (۱۹۹۹)
- علی - (۲۰۰۱)
- مردان سیاهپوش ۲ - (۲۰۰۲)
- پسرهای بد ۲ - (۲۰۰۳)
- من، روبوت - (۲۰۰۴)
- داستان کوسه - (۲۰۰۴) - (گوینده)
- هیچ - (۲۰۰۵)
- در جستجوی خوشبختی - (۲۰۰۶)
- من اسطوره هستم - (۲۰۰۷)
- هنکاک - (۲۰۰۸)
- زندگی مخفی زنبورها - (۲۰۰۸)
- هفت پوند - (۲۰۰۸)
- مردان سیاهپوش ۳ - (۲۰۱۲)
جانی دپ
شنبه 22 مهر 139117:6نام اصلی: جان کریستوفر دپ دوم
زمینه فعالیت: بازیگر، موسیقیدان، تهیهکننده، کارگردان، نمایشنامهنویسملیت: آمریکاییتولد: ۹ ژوئن ۱۹۶۳ (۴۹ سال)محل تولد: کنتاکی، آمریکاوالدین: سنیور جان کریستوفر دپ ، بتی سو ولزسالهای فعالیت: ۱۹۸۴ تاکنونهمسر(ها): لوری آن آلیسون (۱۹۸۵–۱۹۸۳)شریک(های)زندگی: شریلین فن (۱۹۸۸–۱۹۸۵)وینونا رایدر (۱۹۹۳–۱۹۸۹)کیت ماس (۱۹۹۸–۱۹۹۴)ونسا پارادی (۲۰۱۲–۱۹۹۸)فرزندان: لیلی رز ملودی دپ (زادهٔ ۱۹۹۹)جان کریستوفر «جک» دپ سوم (زادهٔ ۲۰۰۲)وبگاه رسمی: http://www.deppimpact.comجان کریستوفر «جانی» دپ دوم (به انگلیسی: John Christopher "Johnny" Depp II؛ زادهٔ ۹ ژوئن ۱۹۶۳) بازیگر، تهیهکننده، موسیقیدان وکارگردان آمریکاییاست. او تاکنون توانستهاست جایزهٔ گلدن گلوب و جایزهٔ انجمن بازیگران نمایش را برای بهترین بازیگر مرد از آن خود کند. آغاز موفّقیتهای او به دههٔ ۱۹۸۰ میلادی و مجموعهٔ تلویزیونی خیابان جامپ شمارهٔ ۲۱ باز میگردد. او در این مجموعه به یک بازیگر نوجوان محبوب تبدیل شد. پس از آن در سال ۱۹۹۰ در فیلم ادوارد دستقیچی بازی کرد و بعد با فیلمهایی مانند اسلیپی هالو، چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی، سری دزدان دریایی کارائیب، سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت، آلیس در سرزمین عجایب، رنگو و سایههای سیاه به موفّقیتهای بزرگی در گیشه دست یافتهاست. جانی دپ برای به تصویر درآوردن شخصیتهایی مانند ادوارد دی وود در اد وود، جوزف دی پیستن در دنی براسکو، هانتر اس تامپسون در ترس و نفرت در لاسوگاس، جورج جانگ در کوکائین و جان دلینجر در دشمنان مردم تحسین شدهاست.فیلمهای جانی دپ بیش از ۳٫۱ میلیارد دلار در آمریکا و بیش از ۷٫۶ میلیارد دلار در جهان فروش داشتهاست.[۲] او بارها نامزد دریافت بهترین جایزهها از جمله گلدن گلوب و اسکار شدهاست و جایزهٔ گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد را برای سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت و جایزهٔ انجمن بازیگران نمایش را برای دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه برنده شدهاست. مجلهٔ پیپل تاکنون دو بار در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۹ او را به عنوان جذابترین مرد معرفی کردهاست.[۳] نام جانی دپ در کتاب رکوردهای گینس به عنوان گرانترین بازیگر با دستمزد ۷۵ میلیون دلار ثبت شدهاست.[۴] در سال ۱۹۹۵ مجلهٔ امپایر جانی دپ را به عنوان یکی از ۱۰۰ ستارهٔ تاریخ سینما انتخاب کرد و مقام ۶۷ را در بین ۱۰۰ ستارهٔ همیشگی سینما به او داد. در سال ۲۰۰۱ یکی از ۲۰ چهرهٔ دنیای سرگرمی شناخته شد.[۵] و در سال ۲۰۱۲ IMDB جانی دپ را به عنوان بهترین بازیگر سینمای جهان در ۱۰ سال گذشته معرفیکرد.[۶]زندگینامهکودکیاو در کنتاکی به دنیا آمد. پدرش سنیور جان کریستوفر دپ مهندس شهرسازی و مادرش بتی سو ولز یک پیشخدمت بود.[۷] او یک برادر به نام دنیل دارد که رماننویس است و نیز دو خواهر به نامهای کریستی (که اکنون مدیر شخصیاش است) و دبی دارد. خانوادهٔ او از مهاجران فرانسویپروتستان بودند که در حدود سال ۱۷۰۰ در ویرجینیا ساکن شدند. جانی دپ همچنین گمان میکند که یک سرخپوست است و در سال ۲۰۱۱ عنوان کرد: «فکر میکنم کمی در درونم سرخپوست هستم. مادر مادربزرگم کمی سرخپوست بود و در چروکی بزرگ شد. اهل کنتاکی بودنم نیز با این قضیه جور در میآید. آنجا پر از چروکی و سرخپوست است.»[۸]خانوادهٔ او در دوران کودکیاش اغلب نقل مکان میکردند به طوریکه او و برادر و خواهرانش در بیش از ۲۰ مکان مختلف زندگی کردهاند و در نهایت در سال ۱۹۷۰ در فلوریدا ساکن شدند.[۹][۷] در سال ۱۹۷۸ والدینش از هم جدا شدند[۹][۷] مادرش سپس با رابرت پالمر (متوفی سال ۲۰۰۰) ازدواج کرد. او همیشه از رابرت پالمر به عنوان «الهام بخش من» یاد میکند.[۱۰]او در کودکیاش به خاطر استرس ناشی از رو به رو شدن با مشکلات خانوادگی دست به خودآزاری میزد و هفت یا هشت اثر زخم به جا مانده از آن زمان دارد.[۷] در مصاحبهای که سال ۱۹۹۳ داشت، عنوان کرد: «بدن من نوعی مجلهاست. مانند کاری که سربازها میکنند، هر خالکوبی معنی خاصی دارد، چه میخواهد توسط خودت با چاقو صورت گرفته باشد یا توسط یک هنرمند این رشته.»[۱۱]دههٔ ۱۹۸۰وقتی ۱۲ سالش بود مادرش به او یک گیتار هدیه داد و او شروع به نواختن در گاراژ راکهای مختلف کرد.[۷][۹] یک سال پس از جدایی والدینش، دبیرستان را رها کرد تا نوازندهٔ راک شود.[۹] دو هفته بعد سعی کرد به مدرسه بازگردد اما مدیر به او گفت که به دنبال رویایش برود و موسیقیدان شود.[۹] او با گروه بچهها شروع به نواختن کرد.[۱۲] این گروه موفقیت محلی نسبتاً کمی را تجربه کرد. اعضای گروه بچهها برای دستیابی به قراردادی برای ضبط موسیقی، راهی لس آنجلس شدند و نام گروه را به روش شش تیر تغییر دادند ولی پیش از ضبط آهنگ، این گروه متلاشی شد.[۱۲] او بلافاصله به گروه راک سیتی انجلز پیوست و در نوشتن آهنگ مری همکاری کرد.[۱۳] که در اولین اجرای این گروه برای شرکت نشر گفن رکوردز با نام اندوه مرد جوان ثبت شد.در ۲۴ دسامبر ۱۹۸۳ با لوری آن آلیسون خواهر خواننده و نوازندهٔ باس گروه ازدواج کرد.[۷] در دوران تأهل، همسرش به چهرهپردازی میپرداخت در حالی که او به انواع شغلهای عجیب و غریب اشتغال داشت، از جمله این شغلها میتوان به بازاریابی از راه دور برای فروش خودکار اشاره کرد. همسرش او را به نیکولاس کیج معرفی کرد و کیج به او پیشنهاد کرد تا وارد عرصهٔ بازیگری شود.[۷][۹] او و همسرش در سال ۱۹۸۵ از هم طلاق گرفتند.[۱۴] سپس سر صحنهٔ فیلم کوتاه احمقها با شرلین فن آشنا و نامزد شد. جانی دپ و شرلین فن برای فیلم تراشین در سال ۱۹۸۶ تست دادند و هر دو پذیرفته شدند. کارگردان فیلم جانی دپ را به عنوان ستارهٔ اصلی برگزید. این نقش دومین نقش اصلی او محسوب میشد. اما بعداً تهیه کنندهٔ فیلم با انتخاب کارگردان مخالفت و او را رد کرد.[۱۵][۱۶]شغل بازیگریجانی دپ در جشنوارهٔ فیلم کن۱۹۹۲تلویزیونجانی دپ نقش اصلی سریال تلویزیونی خیابان جامپ شماره ۲۱ را برای شبکهٔ رسانهای فاکس در سال ۱۹۸۷ بازی کرد. او به این علت بازی در این فیلم را پذیرفت تا بتواند با فردریک فورست که الهامبخش او بودهاست همبازی شود. نقش مکمل او، سل جنکو دوست قدیمیاش بود که در نقش خدمتکاری به نام بلوفیش بازی کرد. موفقیت این سریال، او را به یک بازیگر محبوب نوجوان در اواخر دههٔ ۱۹۸۰ تبدیل کرد.[۹] اما با این وجود مدتی بعد احساس کرد که مجبور به بازی در این نقش شدهاست.[۱۷][۱۸] پس از آن تصمیم گرفت فقط در فیلمهایی که احساس میکند مناسب اوست بازی کند.[۱۷]نقشهای فیلماولین نقش اصلی جانی دپ در فیلم ترسناک و کلاسیک کابوس در خیابان الم در سال ۱۹۸۴ بود. او نقش دوست قهرمان فیلم، نانسی تامپسون (با بازی هدر لنگنکمپ) و یکی از قربانیان فردی کروگر را بازی کرد.[۹] او اولین گزینهٔ کارگردان برای ایفای نقش یک اسکیتباز آمریکایی در فیلم درام تراشینمحصول سال ۱۹۸۶ بود، اما بعداً توسط تهیهکنندهٔ فیلم کنار گذاشته شد.[۱۵][۱۶] همچنین در این سال در نقش دوم فیلم جوخه به کارگردانی الیور استون ظاهر شد. در سال ۱۹۹۰ در فیلم ادوارد دستقیچی به کارگردانی تیم برتون بازی کرد که موفقیت فیلم به ارتباط طولانی مدت آن دو انجامید[۹] و آیندهٔ حرفهای جانی دپ را تحت تأثیر قرار داد.در سال ۱۹۹۸ جانی دپ، که طرفدار و دوست قدیمی نویسندهای به نام هانتر اس تامپسون بود، در فیلم ترس و نفرت در لاسوگاس که بر اساس رمانی به همین نام از تامپسون ساخته شد، بازی کرد.[۱۹] در سال ۲۰۰۸ راوی فیلم مستند گونزو:زندگی و کار دکتر هانتر اس تامپسون بود. او بیشتر هزینههای مراسم یادبود دکتر تامپسون را پرداخت. او این مراسم را با آتشبازی و شلیک خاکستر تامپسون با توپ در اسپن، کلرادو، جایی که دوستش زندگی میکرد، کامل کرد.[۲۰] کار بعدی جانی دپ از آثار تامپسون فیلم خاطرات عجیب و غریب بود که در سال ۲۰۱۱ اکران شد که از یکی از رمانهای تامپسون اقتباس شده بود.منتقدین نقشهای جانی دپ را «شخصیتهای دوستدار تنهایی» توصیف کردهاند.[۲۱] دپ این دوره از حرفهاش را پر از «شکستهای تعریف شده از طرف استودیوها» و «فیلمهایی که برای گیشه مثل سم بودند» ذکر کردهاست[۲۲] اما او فکر میکند استودیوها هرگز فیلمها را درک نکردند و بازاریابی خوبی نداشتند.[۲۱] جانی دپ نقشهایی را که جالب دانسته انتخاب کردهاست نه نقشهایی که فکر میکرده پرفروش خواهند بود.[۲۱]فیلم ۲۰۰۳ کمپانی والت دیزنی، دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه یک موفقیت بزرگ برای او بود.[۲۱] او، نقش کاپیتان جک اسپرو، دزد دریایی جذاب و مؤدب با شیوهٔ راه رفتنی خاص را ایفا کرد که بسیار مورد ستایش قرار گرفتهاست. مدیران کمپانی والت دیزنی در ابتدا دربارهٔ موفقیت این نقش تردید داشتند[۲۳] اما با اکران عمومی فیلم، این شخصیت در بین مردم محبوبیت زیادی پیدا کرد.[۲۱] طبق نظرسنجی شرکت فندنگو (شرکت فروش بلیط سینما) نقش کاپیتان جک اسپرو بیشترین جذابیت را برای مخاطبان داشتهاست.[۲۴] کارگردان فیلم گور وربینسکی گفتهاست که این شخصیت، بسیار شبیه به شخصیت خود جانی دپ است اما دپ عنوان کرد که این شخصیت را از کیت ریچاردز، گیتاریست گروه رولینگ استونز الگو برداری کردهاست.[۲۲]پیادهروی مشاهیر هالیوود، ستارهٔ جانی دپ (۱۹ نوامبر ۱۹۹۹)او در سال ۲۰۰۴ نامزد جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای ایفای نقش جی ام بری، نویسندهٔ اسکاتلندی در فیلم در جستجوی سرزمین خیالیشد.[۲۵] پس از آن، در نقش ویلی وانکا در فیلم چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی، محصول سال ۲۰۰۵، ظاهر شد که موفقیت زیادی در گیشه کسب کرد[۲] و او به خاطر ایفای این نقش نامزد جایزهٔ گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی شد.[۲۶]جانی دپ به نقش کاپیتان جک اسپرو در دزدان دریایی کارائیب: صندوق مرد مرده برگشت[۲۷] که در ۷ ژوئیه ۲۰۰۶ اکران شد و ۱۳۵٫۵ میلیون دلار در سه روزاول اکران در آمریکا فروش کرد و رکورد فروش گیشه را در بالاترین فروش آخر هفته شکست.[۲] دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان هم در ۲۴ مه ۲۰۰۷ اکران شد. دپ گفتهاست: «کاپیتان اسپرو بخش بزرگی از من است»[۲۸] و او دوست دارد که این نقش را در سریهای بعد هم بازی کند.[۲۸] همچنین او صداپیشهٔ کاپیتان اسپرو در بازی کامپیوتری دزدان دریایی کارائیب: افسانهٔ جک اسپرو بودهاست.[۲۹]استعداد چشمگیر شمشیربازی جانی دپ که برای نقش کاپیتان اسپرو پیشرفت کرد، در فیلم مستند بازپس گرفتن شمشیر برجسته شد. در این فیلم، استاد شمشیرزنی باب اندرسون تجربیاتش را به او در طراحی حرکات شمشیرزنی برای فیلم دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه میآموخت.[۳۰]جانی دپ برای ایفای هنرمندانهٔ نقش سوئینی تاد در فیلم ترسناک و موزیکال سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت به کارگردانی تیم برتون، برندهٔجایزهٔ گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی شد.[۳۱] او در مراسم اهدای جوایز از انجمن مطبوعات خارجی هالیوود تشکر کرد و از تیم برتون برای اعتماد زیاد و پشتیبانیاش تقدیر کرد.[۳۲]در سال ۲۰۰۹ جانی دپ به همراه جود لا و کالین فارل در قسمتهای باقی مانده از نقش هیث لجر در فیلم تخیلات دکتر پارناسوس که به دلیل مرگ ناگهانیاش ناتمام مانده بود، بازی کرد. هر سه بازیگر دستمزدشان را به ماتیلدا، دختر هیث لجر دادند.[۳۳] او در نقش کلاهدوز دیوانه در فیلم آلیس در سرزمین عجایب به کارگردانی تیم برتون بازی بسیار درخشانی ارائه کردهاست و صداپیشهٔ نقش رنگو در فیلم رنگو به کارگردانی گور وربینسکی بودهاست. فیلم رنگو برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین فیلم پویانمایی آکادمی اسکار در سال ۲۰۱۲ شد و گور وربینسکی در مراسم اسکار از جانی دپ تشکر کرد.[۳۴][۳۵]در سال ۲۰۱۱ جانی دپ به نقش کاپیتان جک اسپرو در فیلم دزدان دریایی کارائیب: سوار بر امواج ناشناخته برگشت. این فیلم در اولین هفتهٔ اکران در سطح جهانی ۳۴۶٫۴ میلیون دلار در گیشه فروش کرد و رکورد زد.[۲۷][۳۶]همکاری با تیم برتوناو با تیم برتون کارگردان سینما و دوست صمیمیاش، تا کنون در ۸ فیلم همکاری کردهاست. اولینش ادوارد دست قیچی ساختهٔ سال ۱۹۹۰ است که در آن نقش ادوارد، اختراع جدید مخترعی عجیب وغریب را بازی کردهاست. ادوارد در ظاهر انسان است اما به دلیل مرگ ناگهانی سازندهاش به جای دستانش قیچی دارد. در این فیلم وینونا رایدر و وینسنت پرایس نقشهای مقابل او را ایفا کردهاند. در چندین نقد، ادوارد دست قیچی یکی از بهترین فیلمهای برتون معرفی شدهاست.[۳۷]او دربارهٔ نقش ادوارد گفتهاست:
« من عاشق ادوارد دست قیچی بودم چون هیچ چیز بدبینانه، خسته کننده و ناپاکی در مورد او وجود نداشت. به یاد دارم وقتی برای آخرین بار برای نقش ادوارد گریم میشدم، به خودم در آینه نگاه کردم و با خودم فکر کردم که من دارم با ادوارد خداحافظی میکنم و از این فکر ناراحت شدم. اما در واقع فکر میکنم همهٔ نقشهایم هنوز یک جوری وجود دارند.[۳۸] » همکاری بعدی آنها فیلم اد وود (۱۹۹۴) بود[۹] که جانی دپ نقش اد وود، فیلمسازی که بعضی وقتها از او به عنوان «بدترین کارگردان تاریخ» نام میبرند را بازی کردهاست.[۳۹] دپ دربارهٔ این فیلم بعداً گفت: «فقط با شنیدن ۱۰ دقیقه دربارهٔ پروژه، آن را قبول کردم.»[۴۰] آن زمان او از فیلم و فیلمسازی ناامید بود. این نقش برای او شانس داشتن زمانی لذتبخش را فراهم کرد. او در این باره گفتهاست: «کار با کالسکهٔ کروکی عشق من به بازیگری را دوباره جوان کرد.»[۴۰]جانی دپ در افتتاحیهٔ نمایش دشمنان مردم در پاریس (۲۰۰۹)تهیه کننده، اسکات رودین، زمانی عنوان کرد: «در واقع جانی دپ در تمام فیلمهایش تیم برتون را بازی میکند.»[۴۱]همکاری بعدی جانی دپ با تیم برتون فیلم اسلیپی هالو (۱۹۹۹) بود. این فیلم داستانی ماورائی دارد و هنرنمایی دیگری از جانی دپ در نقش ایکابد کرین، کارآگاهی علاقهمند به تحقیقات جرمشناسی است. نقش مقابل او را کریستینا ریچی ایفا کردهاست. اسلیپی هالو نشان دهندهٔ مبارزهٔ تیم برتون با سیستم هالیوود بود.[۴۲] جانی دپ برای این نقش از آنجلا لنسبری، رادی مک دوال و بیسیل راتبون الهام گرفتهبود.[۴۱] او گفتهاست: «من همیشه ایکابد را شخصیتی حساس و شکننده که شاید کمی بیش از حد در تماس با شخصیت زنانهٔ درونی خود است، مثل دختربچهای که ترسیده، تصور میکردم»[۴۳]او دیگر با تیم برتون همکاری نکرد تا اینکه سال ۲۰۰۵ در چهارمین همکاریاش با برتون، در فیلم چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی در نقش ویلی وانکاظاهر شد. او مدل موی این شخصیت را از آن وینتور الگو برداری کرد. فیلم فروش موفقیتآمیزی داشت و نقدهای مثبتی بر آن شد.[۴۴][۴۵] جین وایلدرکه نقش ویلی وانکا را در نسخهٔ پیشین فیلم، محصول ۱۹۷۱، به تصویر کشیدهبود، نسخهٔ جدید فیلم را مورد انتقادی تند قرار داد.[۴۶]انیمیشن عروس مرده پنجمین همکاری او با تیم برتون است که جانی دپ در آن صداپیشهٔ شخصیت ویکتور ون دورت بودهاست. این انیمیشن سپتامبر۲۰۰۵ به دنبال فیلم چارلی و کارخانهٔ شکلاتسازی که ماه ژوئیه اکران شده بود، روی پردهٔ سینما رفت.او سپس به خاطر نقشآفرینی هنرمندانه در فیلم موزیکال و ترسناک سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت (۲۰۰۷) برندهٔ دومین جایزهٔ بزرگ خود یعنی جایزهٔ گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی و برای سومین بار نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.[۳۱] او همچنین برای این فیلم برندهٔ جایزه بهترین نقش منفی از جوایز سینمایی امتیوی در سال ۲۰۰۸ و برندهٔ جایزهٔ ملی فیلم انگلیس شد.[۳۱] در سال ۲۰۰۰ ابتدا تیم برتون یک اجرای ضبط شدهٔ موسیقی فیلم که مربوط به سال ۱۹۷۹ میشد را به او داد. اگرچه جانی دپ به ژانر موزیکال علاقه نداشت اما کمکم نسبت به داستان فیلم علاقهمند شد. او گفتهاست که برای این نقش از پیتر لری در فیلم عشق دیوانه (۱۹۳۵) الهام گرفتهاست. دپ آوازهای این شخصیت را در زمان فیلمبرداری دزدان دریایی کارائیب: پایان جهان تمرین میکرد.[۴۷] با اینکه او در گروههای موسیقی فعالیت کرده بود اما در ابتدا مطمئن نبود که بتواند آوازهای استفن ساندهیم را اجرا کند. او نسخههای نمایشی را ضبط و با بروس ویتکین تمرین میکرد تا بتواند آوازهایش را بدون یک مربی آواز حرفهای به درستی شکل دهد.کریس نشاویتی در نقدش در مجلهٔ انترتینمنت ویکلی به این فیلم نمرهٔ A منفی دادهاست و بیان کرد: «بالا و پایینی صدای دپ هنگام آواز خواندن باعث تحیر میشود و با خودت فکر میکنی که او دیگر چه مهارتهایی دارد که نشان ندادهاست. دیدن دپ در نقش آرایشگری که با تیغ کار میکند تو را یاد ۱۸ سال پیش میاندازد که ادوارد دست قیچی به سرعت درختان را به شکلهای مختلف در میآورد و اگر تیم برتون و جانی دپ با هم آشنا نمیشدند ما همهٔ این زیباییهای عجیب را از دست میدادیم»[۴۸]همکاری بعدی جانی دپ با تیم برتون فیلم آلیس در سرزمین عجایب بود که در نقش کلاهدوز دیوانه بازی درخشانی را ارائه کردهاست. در این فیلم هلنا بونهام کارتر، آن هاتاوی و آلن ریکمن با او همبازی بودهاند. او دربارهٔ این نقش گفتهاست: «کلاهدوز دیوانه شخصیت جذابی است. او دیوانه و غیر قابل پیش بینی است. بازی در نقش کلاهدوز دیوانه و جان بخشیدن به تخیل تیم مثل رویایی بود که به واقعیت پیوست.»[۴۹]جدیدترین همکاری او با تیم برتون، فیلم کمدی-ترسناک سایههای سیاه است که غروب ۱۰ مه ۲۰۱۲ اکران شد. جانی دپ در این فیلم علاوه بر تهیهکنندگی، نقش اول فیلم یعنی خونآشامی ۲۰۰ ساله به نام بارناباس کالینز را نیز ایفا کردهاست. دیگر بازیگران این فیلم هلنا بونهام کارتر، اوا گرین و میشل فایفر هستند.جانی دپ با تیم برتون دوستی بسیار نزدیکی دارد و پدرخواندگی فرزندان او را به عهده گرفتهاست.
شرکت فیلمسازیدر سال ۲۰۰۴ جانی دپ شرکت فیلمسازی اینفینیتم نیهیل را برای پروژههایی که خودش بازیگر و/یا تهیه کنندهٔ آنهاست تأسیس کرد.[۵۱] نام این شرکت، لاتین و به معنای «هیچِ بینهایت» است.[۵۲] جانی دپ مدیرعامل شرکت است و خواهرش کریستی امور اجرایی شرکت را به عهده دارد.[۵۱]اولین محصول این شرکت فیلم خاطرات عجیب و غریب بود که در سال ۲۰۱۱ تولید شد و از رمانی با همین نام نوشتهٔ هانتر اس تامپسون اقتباس شده بود. نویسنده و کارگردان این فیلم بروس رابینسون است.[۵۳]دپ دربارهٔ این فیلم گفتهاست: «خاطرات عجیب و غریب عمل کردن به قولی بود که به هانتر داده بودم. من این رمان را قبل از اینکه چاپ شود پیدا کردم. هانتر آن را در آرشیوش در زیرزمین گذاشته بود. از نثر زیبای آن متعجب شدم. نمیتوانستم باور کنم که در سن ۲۲ سالگی آن را نوشتهاست. با هم تصمیم گرفتیم که آن را به فیلم تبدیل کنیم. از اول این یک کار مشترک بود. حالا به قولم عمل کردم.»[۵۴]فیلم بعدی این شرکت هوگو به کارگردانی مارتین اسکورسیزی در سال ۲۰۱۱ ساختهشد. این فیلم برندهٔ ۵ جایزهٔ آکادمی اسکار در بخشهای: بهترین جلوههای ویژه، بهترین تدوین صداگذرای، بهترین صداگذاری، بهترین فیلمبرداری و بهترین کارگردان هنری در سال ۲۰۱۲ شد.[۵۵] محصول بعدی این شرکت فیلم سایههای سیاه به کارگردانی تیم برتون است که ۱۰ مه ۲۰۱۲ اکران شد.[۵۳]علاقهمندیهای دیگر
- موسیقی
یکی از علاقهمندیهای جانی دپ، موسیقی است. او از سن ۱۲ سالگی نواختن گیتار را شروع کرد.[۷]
انریکه ایگلسیاس
شنبه 22 مهر 139116:48انریکه ایگلسیاس
نام: انریکه میگل ایگلسیاس پریسلر
زادروز: ۸ مه ۱۹۷۵محل تولد:مادریداهل: کشور اسپانیاییسبکها: پاپ, لاتین, آر اند بیکار(ها): خوانندهمدت کار: ۱۹۹۵ تا کنونوبگاه: www.enriqueiglesias.comانریکه میگل ایگلسیاس پریسلر (به اسپانیایی: Enrique Miguel Iglesias Preysler) خواننده و ترانه سرا در هشتم ماه مه ۱۹۷۵ در مادرید(اسپانیا) از تبار اروپایی-آسیایی دیده به جهان گشود.پیشهٔ انریکه ایگلیساس در کمپانی مستقل فنوسویا شروع شد که به او یاری کرد تا به یکی از محبوبترین هنرمندان آمریکای لاتین و بازار لاتینایالات متحده تبدیل شود، با فروشی که بیشتر از اکثر آلبومهای اسپانیولی دیگر هنرمندان در آن دوره زمانی بود. پیش از سال ۲۰۰۰ او گذاری به جریان اصلی بازار انگلیسی زبان کرد و یک قرارداد منحصر به فرد را برای چند-آلبوم با شرکت یونیورسال میوزیک به مبلغ بیسابقهٔ ۴۸٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار امضا کرد تا بخش لاتین این شرکت آلبومهای اسپانیولی وی و شرکت اینتراسکپ آلبومهای انگلیسی او را منتشر نماید.۵ آهنگ ایگلسیاس در جایگاه شماره یک در ردهٔ جدول بیلبورد دارد، و رکورد ارائه ۱۷ تک آهنگ شماره یک اسپانیولی را در جدول ترکهای داغ لاتین بیلبورد را داراست. آلبومهای او هم اینک بیش از 100 میلیون نسخه فروختهاند که او را پرفروشترین هنرمند موسیقی اسپانیولیزبان در جهان میگرداند.آغاز فعالیتایگلسیاس پسر خوانندهٔ معروف اسپانیایی خولیو ایگلسیاس و روزنامه نگار فیلیپینی، ایزابل پریسلر است. او در مادرید اسپانیا به دنیا آمد و والدین او وقتی سه ساله بود، از هم جدا شدند. پس از خبر وسیع ربوده شدن پدر بزرگ او دکتر خولیو ایگلسیاس پوگا توسط اتا باسک (که البته دو هفته بعد بدون هیچگونه صدمهای پیدا شد)، او در سال ۱۹۸۳ در سن ۸ سالگی به میامی، فلوریدا، در ایالات متحده، نقل مکان کرد تا با پدر خود زندگی کند.با این حال پدرش به ندرت در خانه بود و او توسط دایهای به نام الویرا الوارز پرورش یافت. و به مادر خود در هر تابستان سر میزد.در میامی، ایگلسیاس از نعمت و تجمل فرزند یک میلیونر بودن لذت میبرد ولی بعدها ذوق و قریحهٔ خود را برای چیزهای ساده تری توسعه داد، حقیقتی که بعدها نمای کنسرت او را با ظاهر شدن در البسهٔ ساده مانند تی شرتهای نخی سپید و جین جلوه گر شد.پیشه هنریدر هنگامیکه در دانشگاه میامی، مشغول به تحصیل در رشته مدیریت بازرگانی بود، تصمیم گرفت حرفهٔ موسیقی خود را دنبال کند اما فاقد سرمایه لازم برای ضبط یک نمونه نوار بود. چون خواسته بود که بلند پروازی خود را از خانوادهاش پنهان نگه دارد از دایه خود، الیوارس، ۲۰۰۰ دلار قرض کرد. آزمایش خوانندگی او را، مدیر برنامهٔ آیندهٔ او، فرمن مارتینز انجام داد و تحت تأثیر کار انریکه قرار گرفت. با نام مستعار «انریکه مارتی نز»، این دو ترانه نمونه او را برای شرکتهای مختلف ضبط فرستادند. ماهها بعد، ایگلسیاس قرار دادی با فونوسیوا امضاء کرد و سپس به تورنتو، کانادا رفت تا نخستین آلبوم خود را در کمال گمنامی ضبط کند.به خواست وی برای کم اهمیت کردن نسب خانوادگی وی، ایستگاههای رادیو او را تنها با نام انریکه معرفی نمودند.وضعیت شهرتاو چند بار در رسانهها بهصورت مهمان خود را نشان دادهاست. او در برنامه تلویزیونی (تاک شو) اپرا وینفری مهمان بوده که با غافلگیری یکی از طرفداران خود، همهٔ روز را با او گذراند. همچنین در پریمیوس یووتنود نیز حضور پیدا کرده و مهمان موسیقی آخرین پخش شوی تلویزیونی دیگو مارادونا در آرژانتین بودهاست.او در چندین آگهی تبلیغاتی برای عطر تامی هیلفیگر به نام True Star Man (ستارهٔ راستین مرد) ظاهر شدهاست که آن را تصدیق میکند در حال پخش آهنگ زمینهٔ «Ring My Bell» (صدای زنگ من ) که یکی از ترانههای آخرین آلبوم او میباشد. هم چنین در سری آخر Extreme Makeover:Home Edition (بازسازی شدید: ویرایش خانگی) با خواندن ترانهای به نام «Somebody's Me» (اون یه نفر منم) باز از آخرین آلبومش حضور داشتهاست.اخیراًٌ در کنسرتهای یکبارهٔ خود در ایتالیا، اروگوئه و اسرائیل هم چنین در جشنی از شبکه تلویزیونی MTV در بندر مالاگا در جنوب اسپانیا همراه با پائولینا روبیو زنده خواندهاست و سری کنسرتهای خود را در ایالات متحده اتمام کردهاست. «تور برای طرفداران» او شامل مجموعهٔ بسیاری از آهنگهای قدیمیتر وی و نیز ترانههای تازهٔ او در انگلیسی و اسپانیایی بود.ایگلسیاس در قسمت مورخ ۷ مه ۲۰۰۷ «دوتا و نصفی مرد» (Two and a half men) با نقش یک تعمیرکار بنام«فرناندو» ظاهر شد.نخستین تک آهنگ از آلبوم تازهٔ او اینسومنیاک به نام « آیا میدونی؟ (ترانهٔ پینگ پنگ)» منتشر شده در ۱۲ ژوئن ۲۰۰۷ اولین بار در رادیوی رایان سیکرستKIS-FM در ۱۰ آوریل ۲۰۰۷ پخش گردید. همچنین در کنسرت Live Earth ,German leg در هامبورگ در ۱۵ مه ۲۰۰۷ اجرا داشته است. انریکه ترانهٔ «آیامیدونی؟» (Do you know?) و «Hero (قهرمان)» را در نوار زندهٔ سری تلویزیونی آمریکایی رقص با ستارگان (Dancing with Stars) خواندهاست.زندگی شخصیاو با آنا کورنیکوا تنیسور اهل روسیه دارای روابط عاطفی است، در سالهای گذشته شایعههای زیادی در رابطه با رابطه این دو و ادامه و یا پایان این رابطه در رسانهها مطرح گشته که به گفته آنا کورنیکوا بهزودی قصد ازدواج با یکدیگر را ندارند و به احتمال زیاد انا باردار است. در این چند وقت هرگاه در این مورد از آنها سئوالی پرسیده میشود تکذیب نمیکنند و همهی رسانهها منتظرند که این خبر را انا و انریکه رسما منتشر کنند اما به احتمال زیاد آنها میخواهند همه را غافلگیر کنند.آلبومها
ساموئل ال جکسون
پنج شنبه 20 مهر 139116:35
ساموئل ال. جکسون
نام: ساموئل لروی جکسون
تولد: 21 دسامبر سال1948
محل تولد: دستزیکت کلمبیای آمریکا
نام مستعار: سام، king of cool و Mr. Cool
قد: 1.89 متر
همسر(ها): لاتانیا ریچاردسون
سالهای فعالیت: ۱۹۶۹ میلادی تا کنون
بیوگرافی
او تا قبل از تبدیل شدن به قهرمان اکشن با کارکتر میچ هنسی در فیلم long kiss goodnight در سال 96 و در فیلم جان سخت: با یک انتقام در سال 95، معمولا نقش های منفی و معتادان مواد مخدر را داشت. ایفای نقش جولز وینفیلد در فیلم pulp fiction او را در سال 94 نامزد جایزه ی اسکار کرد. او در ده ی هفتاد به همراه مورگان فری من به کمپانی نگرو انسمبل پیوست. در دهه ی هشتاد با سه فیلم اسپایک لی: Do the right thing در سال 89، Mo' better blues در سال 90 و تب جنگل در سال 91 بسیار مشهور شد. او با نقش اردل رابی در فیلم جیکی براون در سال 97 خرس نقره ای برلین را دریافت کرد.
در سال 98 با بازیگران برجسته ای همچون شارون استون و داستین هافمن در فیلم کره و با کوین اسپیسی در فیلم مذاکره کننده(که نقش نماینده ی گروگان ها را زمانی که به اشتباه متهم به قتل و اختلاص شده بود داشت) هم بازي بود. در سال 99 او در فیلم ترسناک دریای آبی عمیق و همینطور در نقش جدی مستر میس ویندو در فیلم جرج لوکاس(جنگ ستارگان 1: The phantom menace) بازی درخشانی داشت.
در سال 2002 او در فیلم Changing Lanes نقش یک الکلی در حال ترک را بازی می کرد که حین جنگی هوشمندانه با کارکتر بن افلک سعی می کرد از فرزندانش محافظت کند. او با تبدیل نقش مکملش به نقش اصلی در اپیزود 2 جنگ ستارگان: The attack of the clone هم ایفای نقش کرد. شمشیر بنفش رنگ میس ویندو در فیلم به پیشنهاد ساموئل بود. او می خواست تا کارکترش در صحنه های شلوغ جنگ هم مشخص و بارز دیده شود. او سپس در xXx در نقش یک نماینده ی NSA به همراه وین دایسل و در فیلم The 51th State هم در نقش یک قاچاقچی مواد ظاهر شد که دامن مردانه می پوشید.
بنابر نظرات جمع آوری شده توسط روتن توماتس، او در سال 2004 هم در بهترین و هم در بدترین فیلم های دوره ی بازیگریش حضور داشت. در فیلم تریلر Twisted او مربی اشلی جود بود. این فیلم در نظرسنجیه وبسایت تنها 2% آرای مثبت بازدیدکنندگان را بدست آورد و بازدیدکنندگان بازی او را تاریک و بیهوده نامیده بودند. سپس او در فیلم انیمیشن باورنکردنی ها دوبلر «فورزون» ابرقهرمان شد. این فیلم 97% آرای مثبت بازدیدکنندگان را بدست آورد و عملکرد جکسون، نامزدی جایزه ی آنی را برای بهترین صدا به همراه داشت. او سپس به کار برجسته ی دیگری در فیلم دیگری از کوئنتین تارانتینو (کیل بیل) مشغول به كار شد.
او سال 2005 را با درام ورزشی مربی کارتر آغاز کرد که بر اساس داستان واقعی کن کارتر مربی بوده که به بازیکنانش می آموخت آموزش مهم تر از بسکتبال است. اگرچه فیلم نظرات مختلفی را به همراه داشت اما بازی جکسون برخلاف داستان فیلم مورد تحسین قرار گرفت. آخرین فیلم 2005 او فیلم مرد بود که به همراه یوژن لوی بازی کرد و در فستیوال بین المللی فیلم هاوایی در بخش جوایز بازیگران، معرفی شد.
در 30 ژوئن سال 2006 در مراسم گراما تاتر چینی جاي پا و دستانش به يادگار گذاشته شد ؛ او هفتمین آفریقا-آمریکایی و صدونود یکمین بازیگری بود که به این افتخار دست می یافت.
در 30 ژوئن 2007 او در فیلم (Farce of the penguins) به عنوان گوينده ظاهر شد. این فیلم نوعی تقلید از نقش راوی مورگان فری من در فیلم موفق باکس آفیس March of the penguins بود.همچنین در سال 2007 او در فیلم Black snake moan نقش یک بازیگر بلوز را داشت که زن جوانی را بازداشت کرد و همینطور در فیلم ترسناک 1408 که اقتباسی از داستان کوتاه استفن کینگ بود هم بازی کرد. در سال 2008 ساموئل در فیلم The spirit نقش یک شرور را داشت که از دید منتقدان و باکس افیس بسیار ضعیف توصیف شد.وي در سال 2009 حین روایت صحنه هایی ازجنگ جهانی دوم در فیلم لعنتی های بی آبرو دوباره با کوئنتین تارانتینو کار کرد.
او طی دوران بازیگریش در خیلی از فیلم ها با رپرهای برجسته کار کرده است که از آن جمله : توپاک شاکور(جویس)، کوئین لاتیفا( جویس/اسفیر) و متدمن(187) هستند.
عملکرد او در باکس آفیس
جکسون می گوید نقش های هیجان انگیز را انتخاب می کند. نقش کارهایی که در کودکی آرزو داشته انجام دهد و حال فرصت انجام آنها را پیدا کرده است. در فیلم هایی که نقش اصلی یا مکمل اصلی را داشته است، فیلم های او در باکس آفیس آمریکای شمالی فروش 2.38 و4.48 میلیارد دلاری داشته که او را در جایگاه نهم(نقش اصلی) و دوم نقش های مکمل پرفروش تاریخ قرار می دهد( پس از فرانک واکر دوبلر). در آگست سال 2007 او در مصاحبه ای اعلام کرد که می خواهد نقش کوچکی در فیلم های ایندیانا جونز و The kingdom of the crystal skull جرج لوکاس داشته باشد تا جایگاه باکس آفیسش را بالاتر از هریسون فورد حفظ کند. ویراست 2009 کتاب گینس که محاسبه ی متفاوتی برای تعیین فروش فیلم ها داشت نوشته بود که جکسون با درآمد 7.42 میلیارد دلاری از 68 فیلم پردرآمدترین بازیگر دنیاست.
ترجمه: ميلاد خراسانيان
چارلی چاپلین
پنج شنبه 20 مهر 139114:14
نام در تولد: سر چارلز اسپنسر چاپلینزاده: ۱۶ آوریل ۱۸۸۹محل تولد:خیابان ایست، والورثلندن، انگلیسمرگ: ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷(سن :۸۸ سال)محل مرگ : ووی، سوئیسرسانه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و تهیهکنندهملیت: انگلستانسالهای فعالیت ۱۹۷۶ - ۱۹۱۴همسر: میلدرد هریس ۱۹۲۰-۱۹۱۸لیتا گری ۱۹۲۸-۱۹۲۴پائولت گدارد ۱۹۴۲-۱۹۳۶اونا اونیل ۱۹۷۷-۱۹۴۳امضا:جایزه افتخاری: در سالهای ۱۹۲۹ و ۱۹۷۲بهترین موسیقی متن اورژینالسال ۱۹۵۲ برای فیلم روشناییهای شهرسِر چارلز اسپنسر چاپلین (۱۶ آوریل ۱۸۸۹ - ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷) یکی از مشهورترین بازیگران و کارگردانان و همچنین آهنگساز برجستهٔ هالیوودو برندهٔ جایزه اسکار است. بیشتر فیلمهای او کمدی و صامت هستند.چاپلین در زمینه سینما بیش از ۶۵ سال فعالیت کرد که شروع فعالیتهای وی از سالن ویکتوریا انگلستان به عنوان پسربچهای آغاز شد و تا سن ۸۸ سالگی ادامه یافت. وی در سال ۱۹۱۹ همراه با تعدادی از دوستان سینمایی خود اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد.چاپلین یکی از محبوب ترین و بزرگترین هنرمندان قرن بیستم میلادی و تاریخ سینما است.
دوران جوانی
پلیس فدرال آمریکا یا اف بی آی معتقد بود چارلی چاپلین در واقع یک یهودی روس با نام اصلی اسرائیل تورنشتین بودهاست. از سوی دیگراسکاتلندیارد با ارائه اطلاعاتی از سوی یک منبع اظهار کرد که ممکن است وی در فرانسه متولد شده باشد. اما اداره اطلاعات بریتانیا هیچگاه نتوانست مدارک تولد مربوط به چنین شخصی را پیدا کند و با وجود تحقیقات وسیع، هیچ نوعی مدارک و شواهدی در جهت اثبات این ادعاها پیدا نکرد. قدیمی ترین مدرکی که از وی پیدا شدهاست، گذرنامهای است که در سال ۱۹۲۰ صادر شدهاست. [۱]چاپلین خود ادعا میکرد که در سال ۱۸۸۹ در محلهای در جنوب لندن متولد شدهاست. یعنی تنها چهار روز پیش از تولد هیتلر که چاپلین وی را دردیکتاتور بزرگ مورد تمسخر قرار داد. اما سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا٬ فرانسه و آمریکا که در مورد وی تحقیق کردهاند تاکنون به مدرک دقیقی مبنی بر مکان و زمان تولد وی دست نیافتهاند. خانواده چاپلین بیش از ۴۰ سال پس از مرگ وی نامهای در کشویی قفل شده پیدا کردند که در آن اشاره شده بود که چاپلین در کمپ کولیها در اسمسویک در نزدیکی بیرمنگام متولد شدهاست. این نامه در اوایل دهه ۱۹۷۰ توسط جک هیل به چاپلین فرستاده شدهاست. در این نامه گفته شدهاست که عمه او یک ملکه کولی بودهاست و او در کاروان عمهاش متولد شدهاست.والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ لندن بودند و هر دو بازیگر و آوازه خوان، اما پیش از آنکه چاپلین سه ساله شود از هم جدا شدند. مشهور است که نام مادر چاپلین هنا است. چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. پدرش الکلی شد و کمتر با چارلی ارتباط داشت. بعدها مادر چاپلین دچار بیماری روانی شد و در یک آسایشگاه در حوالی لندن بستری گردید. مستخدمهٔ پدر، چارلی را به همراه برادرش به مدرسه فرستاد و پدر چارلی زمانی که او ۱۲ ساله بود درگذشت.
بیماری مادر چاپلین از آنجایی آغاز شد که در یکی از اجراهای زنده تئاتر در لندن که برای سربازان اجرا میشد، یکی از اجسامی که سربازان مست به روی صحنه پرتاب میکردند به سر مادرش برخورد کرد و مادر چاپلین خون آلود و اشکریزان به پشت صحنه رفت و چاپلین پنج ساله به روی صحنه آمد تا تماشاچیان عصبانی را با خواندن آهنگی سرگرم و آرام کند.
با بستری شدن مادر، چارلی و برادرش رابطهٔ عمیقتری پیدا کردند و هر دو با استعداد بالایی که داشتند در همین سالن قدیمی که پدر و مادرشان در آن کار میکردند، مشغول به کار شدند. در سال ۱۹۲۸ مادر چارلی ۷ سال پس از انتقال وی توسط پسرانش به هالیوود مرد. سالهای پس از مرگ مادر و فقر و استیصال برادران چاپلین تاثیر زیادی بر فضای فیلمهای چاپلین در سالهای بعد گذاشت. بعدها چارلی از وجود برادری ناتنی از سمت مادر آگاه میشود به نام ویلر دریدن که بعدها این برادر به برادران دیگر در هالیوود و استودیو چاپلین میپیوندد.
چاپلین در مورد مادرش میگفت: اگر مادرم نبود شک دارم که میتوانستم در پانتومیم موفقیتی کسب کنم.او یکی از بزرگترین هنرمندان پانتومیم بود که تاکنون دیدهام.[۲]
مهاجرت به آمریکا
چاپلین از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲ به همراه فرد کارنو سراسر آمریکا را دوره کرد و نمایش تئاتر اجرا میکرد. چاپلین در زمان همکاری با شرکت کارنو در آمریکا هماتاقی استن لورل بود. استنلی به انگلیس بازگشت اما چاپلین در آمریکا ماند. در سال ۱۹۱۳ بازی چاپلین مورد توجه یکی از فیلمسازان قرار گرفت و از آن پس با شرکت فیلمسازی کی استون همکاری کرد. وی نخستین فیلم خود را با نام ساختن یک زندگی که فیلم کمدی بود در سال ۱۹۱۴ آغازکرد. چاپلین در این شرکت و با این فیلم به سرعت به شهرت رسید.
بازیگر پیشرو
در سال ۱۹۱۴ با شرکت کی استون چاپلین سه فیلم بازی کرد و به موفقیتهای چشمگیری رسید. خود در زندگینامهاش چنین مینویسد:
من هیچ ایدهای دربارهٔ چهرهپردازی و لباسم نداشتم. لباسی که در فیلم اول داشتم را دوست نداشتم. در راه لباسخانه به این نتیجه رسیدم کهشلوار بگی گشاد بپوشم و کفشهای بزرگ و کلاهی خاص. میخواستم همه چیز با هم در تضاد باشد. کتی تنگ و کلاهی کوچک و کفشی بزرگ. نمیدانستم باید پیر به نظر بیایم یا جوان؟ اما وقتی یاد حرف کارگردان افتادم که میخواست کمی بزرگتر از آنچه هستم به نظر بیایم، پس یک سبیل اضافه کردم. نمیدانستم چه شخصیتی باید داشته باشم، اما زمانی که لباسها را پوشیدم، خودِ لباسها احساسی به من داد که شخصیت را دیدم. آغاز به شناختنش کردم و زمانی که به روی صحنه میرفتم، کاملاً متولد شده بود.فیلمهای نخست به سبک مک سنت که کارگردان بود، از فضای کمدی جسمی و ژستهای اغراق شده استفاده میکرد. کم کم چاپلین برای این شرکت فیلمسازی کرد و بهعنوان کارگردان فیلمهای کوتاه بیش از ۳۴ فیلم ساخت. چاپلین مورد توجه بسیاری از فیلمسازان و نویسندگان قرار گرفت.
شخصیت چاپلین بیشتر به عنوان «آواره» شهرت یافت که در زبانهای مختلف دنیا مفهومی به مانند فردی ولگرد با رفتارهای پیچیده اما بزرگ منشانه داشت. در سال ۱۹۱۵ چاپلین با یک شرکت تازه قرارداد بست و مشغول ساخت فیلمهای بلندتری شد.
در سال ۱۹۱۶ شرکت فیلم موچوال مبلغ ۶۷۰ هزار دلار با چاپلین قرارداد بست و در مدت ۱۸ ماه وی ۱۲ فیلم بلند کمدی برای آنها ساخت که در این نوع از ویژگی ممتازی در تاریخ سینما برخوردار بودند. در واقع تمام فیلمهای که در این شرکت ساخته شد، به یک اثر کلاسیک سینمای کمدی تبدیل شدند. در پایان این سالها آمریکا وارد جنگ جهانیشد و چاپلین دورهٔ جدیدی از سینمای خود را با دوستانش آغاز کرد. چاپلین از سال ۱۹۱۸ در استودیوی خود مشغول به کار شد. تمام فیلمهای پیشین٬ دوباره ویرایش و کات شدند و در سالهای مختلف موسیقی و تدوین جدید صورت گرفت.
شیوه فیلمسازی
آنچه در بالا گفته شد یکی از دلایلی است که ساخت یک فیلم برای چاپلین نسبت به رقیبانش زمان بیشتری میگرفت. دلیل دیگر آن این بود که چاپلین کارگردان بسیار دقیقی بود و اصرار داشت که هنرپیشهها دقیقاً همان گونه بازی کنند که منظور اوست و اصلاً هم برای او مهم نبود که چقدر طول بکشد تا بتواند بازی مورد نظرش را از هنرپیشهاش بگیرد. چاک جونز که در زمان کودکی نزدیک کارگاه فیلمسازی چاپلین [۳] زندگی میکرده گفته است: به یاد میآورد که پدرش هنگام گرفتن یکی از صحنههای فیلم چاپلین در آنجا حاضر بوده و دیده که چاپلین یک قسمت را بیش از ۱۰۰ بار تکرار کرده تا در نهایت از کار هنرپیشهاش راضی شده و آن قسمت را پذیرفته است.چاپلین همیشه بسیار اشارهوار در مورد روشهای فیلمسازی خود سخن میگفت، اگر غیر از این عمل میکرد مانند این بود که یک شعبدهباز حقههای خود را افشا کند. در واقع تا قبل از ساخت فیلمهای صدادار مانند دیکتاتور بزرگ در سال ۱۹۴۰، او هیچ وقت یک فیلمنامهٔ کامل از ساخت فیلم در اختیار نداشته است. روش چاپلین این گونه بود که طرحی در ذهنش پرورانده میشد و بر اساس آنچه ارائه میکرد با او قرارداد بسته میشد و در این مسیر او میتوانست آزادانه بنویسد و خود کارگردان فیلم خود باشد. بعد چاپلین گروه همکاری خود را تشکیل میداد و محیط داستان و شخصیتهای آن را میساخت و تقریباً در طول فیلم بود که ابتکارها و ظرافتهای داستان به ذهنش میرسید و آنها را به طرح خود اضافه میکرد. گاهی با قسمتهایی از فیلم که قبلاً پذیرفته شده بود مخالفت میشد یا در روایت داستان ضرورتی ایجاد میشد و چاپلین مجبور میشد قسمتهایی را که قبلا فیلمبرداری کرده را تکرار کند؛ مگر قسمتهایی که با کل مجموعه داستان در تناقض بود. روش فیلمسازی یکتای چاپلین تنها پس از مرگش شناخته شد، زمانی که صحنههای بریده شدهٔ فیلمها و خروجیهای نهایی آنها بوسیله گروه بریتانیایی «مستند چاپلین ناشناخته» در سال ۱۹۸۳ بررسی شد.ترکیب هم زمان داستانپردازی و میل به کمالگرایی در چاپلین که منجر میشد به روزها تلاش و هزاران فوت فیلم گرفته شدهٔ بیاستفاده، باعث میشد تا فیلمسازی برای او بسیار پرهزینه تمام شود و کلافگی او باعث پراکندگی و دلگیری هنرپیشهها و سایر عوامل فیلمهایش شود و یا باعث شود آنها ساعتها انتظار بکشند و یا حتی در مواردی کل کار تعطیل شود.
مقایسه با سایر طنزهای صامت
این سه طنزپرداز هریک سبک خاص خود را داشت: چاپلین تاکید زیادی بر عواطف و گیرایی فیلم داشت (به همین دلیل در دههٔ ۱۹۲۰ بسیار معروف بود)؛ لوید به داشتن شخصیتهای عامهپسند در فیلمهایش شناخته شده بود و کیتون به خاطر داشتن بردباری همراه با لحنی غرغرو در میان مخاطبان خود مورد پذیرش بود.از دههٔ ۱۹۶۰ به بعد فیلمهای چاپلین با فیلمهای دو طنزپرداز دیگر، باستر کیتون و هارولد لوید، مقایسه میشدهاند، این مقایسه به خصوص در میان طرفداران وفادار دو گروه مطرح بود.از نظر تجاری، تعدادی از سودآورترین فیلمهای صامت اثر چاپلین است، فیلم جویندگان طلا، با فروش ۴٫۲۵ میلیون دلار آمریکا پنجمین فیلم پرسود وسیرک با فروش ۳٫۸ میلیون دلار آمریکا هفتمین فیلم پرفروش بود. درحالی که فیلمهای چاپلین در مجموع ۱۰٫۵ میلیون دلار امریکا سود کردند، هارول لوید، درآمدی در حدود ۱۵٫۷ میلیون دلار داشت همچنین لوید تعداد فیلمهای بیشتری میساخت؛ او دز طول دههٔ ۱۹۲۰، ۱۲ فیلم منتشر کرد درحالی که چاپلین در این مدت تنها ۳ فیلم را منتشر کرد. فیلمهای باستر کیتون به اندازهٔ فیلمهای چاپلین و لوید از نظر تجاری موفق نبود. وی حتی در زمانی که در اوج شهرت خود بود در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰، تنها دست آوردش، تشویق دیرهنگام منتقدان بود.
واضح است که چاپلین و کیتون که هر دو از Vaudeville کار خود را شروع کردند زیاد به یکدیگر توجه داشته باشند. کیتون در سرگذشت خود از چاپلین با نام بزرگترین طنزپرداز که تا به حال زندگی کرده و بزرگترین کارگردان طنز یاد کرده است. چاپلین نیز در ۱۹۲۵ از کیتون در United Artists استقبال کرد و او را از رفتن به مترو گلدن مایر در سال ۱۹۲۸ برحذر داشت و برای آخرین فیلم او با نام «شهرت»[۵] متنی ویژه برای کیتون نوشت و از او با عنوان شریک طنزپرداز خود از سال ۱۹۱۵ یاد کرد.
کار خلاقانه
دیکتاتور بزرگ
دیکتاتور بزرگ نخستین فیلم کاملاً ناطق چاپلین بود که در اوضاع نابسامان جهانی در دهه چهل میلادی، اثری ضد نازی بود. این فیلم در مورد دیکتاتوری اروپایی و در واقع تاریخچه زندگی آدنوید هینکل، دیکتاتور کشور خیالی تامانیا است که دست به کشتار یهودیها میزند و اروپا را درگیر جنگ میکند. برخی این فیلم را نپسندیدند و برخی جنبه سیاسی آن را جدی و برخی آن را به قدر کافی جدی نگرفتند. با این حال این فیلم از نظر تجاری محبوبیت فراوانی پیدا کرد و چاپلین را همچنان به عنوان یک ستاره در اوج نگاه داشت.
عصر جدید
موضوع فیلم عصر جدید در مورد کارگرانی است که از آنها زیاد کار میکشند و در فکر افزایش ساعت کاری آنان است ولی با تعطیل شدن کارخانهها بیکاران زیادی در شهر هستند که برای گذراندن زندگی خود مجبور به دزدی میشوند. این فیلم یکی از زیباترین فیلمهای چارلی است.
جویندگان طلا
چاپلین فیلم جویندگان طلا را در مورد رنجهای کسانی ساخت که در آن زمان به دنبال طلا در معادن بودند. چارلی فقیر در این فیلم برای برگزار کردن یک مهمانی شام به خاطر دختر مورد علاقهٔ خود و دوستان او دچار مشکلات بیشماری شد. هیچ یک از مهمانها نمیآیند. نقطه اوج فیلم رقص نانهای استوانهای٬ توسط چاپلین است که در آن نبوغ فوقالعادهاش را بهنمایش در میآورد. نقطه اوج دیگر فیلم٬ پختن و خوردن یک چکمه توسط چاپلین است.
سیاست
دوره مک کارتی
در حدود سال ۱۹۵۰ جنگ سرد به اوج خود رسیده بود و در آمریکا ترس شدیدی از کمونیستها بوجود آمده بود. در آن سال سناتوری به نام جوزف مک کارتی (به انگلیسی: Joseph Mc Carthy) اعلام کرد لیستی بلند بالا از چند کمونیست معروف دارد. نام چارلی چاپلین نیز در آن لیست بود. او زمانی که برای اولین نمایش فیلم لام لایت (به انگلیسی: Lime Light) به لندن سفر میکرد از اخراج خود از آمریکا با خبر شد. به این ترتیب چاپلین به همراه خانوادهاش از ژانویهٔ ۱۹۵۳ در خانهٔ زیبایی در کورسیر-سور-ووی (به انگلیسی: Corsier - Sur -Vervey) در کشور سوئیس زندگی کرد.
چاپلین در جواب اتهامها گفت: «من یک هنرپیشه هستم نه سیاستمدار»
در سال ۱۹۵۴ مک کارتی و همراهانش رسوا شدند. زیرا مشخص شد مدارکی که برای افشای کمونیستها به کار برده بودند جعلی بود. آن سال، سال بازگشت شکوهمند چارلی به آمریکا بود و در نیویورک هدیه باران شد و مدال ارزشمند هندل به او اهدا گردید. [۶]
در اوایل سال ۲۰۱۲، اداره اطلاعات داخلی بریتانیا (MI5) گزارشی را منتشر کرد که نشان میداد چارلی چاپلین به درخواست آمریکا و به خاطر «گرایشهای کمونیستی» در دورهای توسط این اداره تحت نظر و بازرسی قرار داشتهاست. اما هیچگاه نتوانستند مدرکی دال بر ارتباط چارلی چاپلین و گروههای کمونیستی بیابند. همچنین در این مدارک عنوان شده که اداره امآیفایو، موفق نشده که محل اصلی تولد چارلی چاپلین را کشف کند. [۷] همچنین جمعبندی MI6 این بود که چاپلین ممکن است از طرفداران کمونیستها باشد ولی در این مورد رادیکال نیست. اما نام چاپلین به نفعکمونیزم و به عنوان یکی از قربانیان مک کارتیزم مورد سوء استفاده قرار گرفتهاست. [۸]
زندگی شخصی
چاپلین در زندگی شخصی چندین بار ازدواج کرد. اولین ازدواج چارلی در اکتبر سال ۱۹۱۸ با میلدرد هریس (به انگلیسی: Mildred Harris) بود. دختر بانمکی که چارلی را یاد عشق نافرجامش٬ هتی کلی (به انگلیسی: Hetty Kelly) میانداخت که در سال ۱۹۰۸ عاشق او شده بود. عشقی که از همان ابتدا مورد مخالفت خانوادهٔ هتی قرار گرفت. ازدواج چارلی با میلدرد پس از دوسال یعنی در آوریل ۱۹۲۰ به جدایی کشیده شد. نتیجهٔ این ازدواج یک فرزند پسر بود که تنها سه روز عمر کرد.
چارلی در نوامبر ۱۹۲۴ با هنرپیشهٔ نقش اول فیلم جویندگان طلا (به انگلیسی: Gold Rush) یعنی لیتا گری (به انگلیسی: Lita Grray) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند پسر به نامهای سیدنی و چارلز بودند. اما تنها بعد از دو سال این ازدواج نیز به جدایی کشیده شد.
در سال ۱۹۳۶ چاپلین بار دیگر با یک بازیگر ازدواج کرد. پائولت گودارد (به موضوعات مرتبط: بیوگرافی هنرمندان خارجیچارلی چاپلین
جکی چان
جکی چان
سیلوستر استالونه
سیلوستر اِستالونه یا سیلوستر استالون (در آمریکا و سایر کشورها سیلوستر استالون گفته میشود) (زادهٔ ۶ ژوئیه ۱۹۴۶) متولد نیویورک،بازیگر و کارگردان و تهیهکننده مشهور آمریکایی است .
- بدرود، محبوبم - (۱۹۷۵)
- مسابقه مرگ در سال ۲۰۰۰ - (۱۹۷۵)
- راکی* - (۱۹۷۶)
- مشت* - (۱۹۷۸)
- راکی ۲ - (۱۹۷۹) (همچنین نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
- فرار بسوی پیروزی - (۱۹۸۱)
- راکی ۳ - (۱۹۸۲) (همچنین نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
- اولین خون* - (۱۹۸۲)
- رمبو: اولین خون قسمت دوم* - (۱۹۸۵)
- راکی ۴ - (۱۹۸۵) (همچنین نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
- کبرا* - (۱۹۸۶)
- رمبو ۳* - (۱۹۸۸)
- زندان - (۱۹۸۹)
- راکی ۵* - (۱۹۹۰)
- صخره نورد - (۱۹۹۳)
- تخریب چی - (۱۹۹۳)
- قاضی درد - (۱۹۹۵)
- آدمکشها - (۱۹۹۵)
- روشنایی روز - (۱۹۹۶)
- شهرک پلیس - (۱۹۹۷)
- کارتر را بگیرید - (۲۰۰۰)
- پادزهر - (۲۰۰۲)
- انتقام آنجلو - (۲۰۰۲)
- راکی بالبوآ - (۲۰۰۶) (همچنین نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
- جان رمبو - (۲۰۰۸) (همچنین نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
- یکبارمصرفها - (۲۰۱۰) (همچنین نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
- یکبارمصرفها ۲* - (۲۰۱۲)
- بسوز هایوود، بسوز - ()
موفقیت معمولاً خانهٔ آخر کنترل شکستخوردن است.
بروس لی
بروس لی
شما این شانس را داشتید که در کنار بروس لی باشید، چه ارتباطی با او برقرار کرده بودید؟
اگر میخواهی کونگ فوی مرا یاد بگیری به کلاسم بیا (منبع مجله رزم آور شماره ۱۳۵)
سال | نام فیلم | کارگردان | نقش | نکات مهم |
---|---|---|---|---|
۱۹۶۹ | مارلو | Winslow Wong | ||
۱۹۷۱ | رئیس بزرگ | لو ووی | چنگ چائو-آن | تحت عنوان مشت های خشم نیز شناخته میشود |
۱۹۷۲ | ضربه نهایی | لو ووی | چن زن | تحت عنوان ارتباط چینی نیز شناخته میشود، همچنین در ایران معروف به خشم اژدها |
راه اژدها | بروس لی | تانگ لونگ | تحت عنوان بازگشت اژدها نیز شناخته میشود | |
۱۹۷۳ | اژدها وارد میشود | رابرت کلوز | لی | تحت عنوان عملیات اژدها نیز شناخته میشود |
۱۹۷۳ | بازی مرگ | بروس لی | لی | به دلیل مرگ بروس ، ناتمام باقی ماند |
۱۹۷۸ | بازی مرگ | رابرت کلوز | بیلی لو | از برخی از سکانس های بازی مرگ استفاده و در باقی صحنه ها از بدل برای بروس استفاده شد |
سال | عنوان سریال | نقش | نکات مهم |
---|
نام اصلی | استیون فردریک سیگال |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگر موسیقیدان تهیهکننده فیلم استادورزش آیکیدو(دان۷) |
ملیت | لنسینگ، میشیگان، آمریکا |
تولد | ۱۰ آوریل ۱۹۵۲ (۶۰ سال) لنسینگ، میشیگان |
سالهای فعالیت | ۱۹۸۷-تاکنون |
وبگاه رسمی | http://www.stevenseagal.com |
استیون فردریک سیگال (به انگلیسی: Steven Frederic Seagal) (متولد ۱۰ آوریل ۱۹۵۲ در لنسینگ، میشیگان) تهیهکننده فیلم، گیتاریست وبازیگر حرفهای آمریکایی است.
استيون سيگال يكي از كم كارترين هنرپيشه هاي هاليوود محسوب مي شود. او عليرغم محبوبيت و شهرت زيادي كه در ميان مردم به ويژه جوانان اكشن پسند دارد، در فيلم ها كمتر ظاهر مي شود. استيون سيگال تنها يك هنرپيشه نيست او يك ورزشكار و موسيقيدان نيز هست. او در زمينه كاراته و چند ورزش رزمي ژاپني به درجه حرفه اي رسيده و كمربند مشكي گرفته و استاد كاراته شده است. او دوست دارد در فيلم هايي نقش بازي كند كه كاملا پليسي و اكشن است و بسياري از فيلم هاي او شباهت زيادي به فيلم هاي جيمز باند دارد. در اين مقاله به شرح حال زندگي اين هنرپيشه رزمي كار مي پردازيم.
سال | نام اثر | نقش |
---|---|---|
1988 | Above the Law | Nico Toscani |
1990 | Hard to Kill | Mason Storm |
علامت مرگ | John Hatcher | |
1991 | در جستجوی عدالت | Det. Gino Felino |
1992 | Under Siege | Casey Ryback |
1994 | On Deadly Ground | Forrest Taft |
1995 | Under Siege 2: Dark Territory | Casey Ryback |
1996 | Executive Decision | Lt. Colonel Austin Travis |
The Glimmer Man | Lt. Jack Cole | |
1997 | Fire Down Below | Jack Taggart |
1998 | The Patriot | Dr. Wesley McClaren |
1999 | بروس را بگیرید | (himself) |
2001 | Exit Wounds | Orin Boyd |
Ticker | Frank Glass | |
2002 | Half Past Dead | Sasha Petrosevitch |
2003 | The Foreigner | Jonathan Cold |
Out for a Kill | Prof. Robert Burns | |
Belly of the Beast | Jake Hopper | |
2004 | Out of Reach | William Lansing |
Clementine | Jack Miller | |
2005 | Into the Sun | Travis Hunter |
Submerged | Chris Cody | |
Today You Die | Harlan Banks | |
طلوع سیاه | جاناتان کولد | |
2006 | Mercenary for Justice | John Seeger |
مرد سایه ای (فیلم)مرد سایه ای | جک فاستر | |
Attack Force | Cmdr. Marshall Lawson | |
2007 | Flight of Fury | John Sands |
Urban Justice | Simon Ballister | |
2008 | Pistol Whipped | Matt Conlin |
The Onion Movie | Cock Puncher | |
Kill Switch | Jacob | |
2009 | Against the Dark | Tao |
Driven to Kill | Ruslan | |
The Keeper | Roland Sallinger | |
2009– | Steven Seagal: Lawman | (himself) |
2010 | A Dangerous Man | Shane Daniels |
ماشته | تورز | |
2011 | Born to Raise Hell | Samuel Axel |
2012 | Maximum Conviction | Tom Steele |
TBA | Tip Of The Spear | Unknown |
TBA | بی ارزش ها ۳ | Unknown |
ژان کلود ون دم
ژان کلود ون دام
سال | نام فیلم | نقش | |
---|---|---|---|
1984 | Breakin' | Guy dancing in the background | |
Monaco Forever | Karate Man | ||
Missing in Action | Car Driver | ||
1986 | نه سازش، نه تسلیم | Ivan Krushensky | |
1988 | رینگ خونین | Frank Dux | |
عقاب سیاه | Andrei | ||
1989 | سیبورگ | Gibson Rickenbacker | |
کیک بوکسور | Kurt Sloane | ||
1990 | حکم مرگ | Louis Burke | |
شیردل | Lyon Gaultier | ||
1991 | ضربه دوجانبه | Alex Wagner/Chad Wagner |
|
1992 | سرباز جهانی | Luc Deveraux/GR44 | |
1993 | هدف سخت | Chance Boudreaux | |
Nowhere to Run | Sam Gillen | ||
آخرین حرکت قهرمان | Himself | ||
سیبورگ ۲ | Gibson Rickenbacker | ||
1994 | مبارز خیابانی | Colonel William F. Guile | |
پلیس زمان | Max Walker | ||
کیک بوکسور ۴ | Kurt Sloane | ||
1995 | مرگ ناگهانی | Darren McCord | |
1996 | نهایت خطر | Alain Moreau/Mikhail Suverov | |
جستجو | Christopher Dubois |
|
|
1997 | تیم دونفره | Jack Quinn | |
1998 | لژیونر | Alain Lefevre | |
گرمای بیابان | Marcus Ray | ||
1999 | سرباز جهانی: بازگشت | Luc Devereaux | |
Inferno | Eddie Lomax | ||
2001 | The Order | Rudy Cafmeyer/Charles Le Vaillant | |
بدل | Edward "The Torch" Garrotte/Replicant | ||
2002 | Derailed | Jacques Kristoff | |
2003 | در جهنم | Kyle LeBlanc | |
2004 | بیداری مرگ | Ben Archer | |
نارکو | Jean's ghost by Lenny | ||
2006 | The Hard Corps | Phillip Sauvage | |
Second in Command | Sam Keenan | ||
The Exam | Charles | ||
2007 | تا دم مرگ | Anthony Stowe | |
2008 | The Shepherd: Border Patrol | Jack Robideaux | |
جیسیویدی | JCVD |
آنجلینا جولی
آنجلینا جولی ویت (به انگلیسی: Angelina Jolie Voight) زادهٔ ۴ ژوئن ۱۹۷۵ بازیگر و مدل آمریکایی و " سفیر حسن نیت " سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است . او بارها و بارها توسط مجلهها و مراسمهای مختلف به عنوان زیباترین، سکسیترین و بهترین مادر بازیگر و ... انتخاب شده است. همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را تصاحب کند.
زندگینامه
- (۲۰۱۳) کلئوپاترا(Cleopatra)ا
- (۲۰۱۱) پاندای کونگفوکار۲(Kung Fu Panda 2)
- (۲۰۱۰) توریست(The Tourist)
- (۲۰۱۰) سالت(salt)
- (۲۰۰۸) پاندای کونگفوکار(Kung Fu Panda)
- (۲۰۰۸) بچه پریان(Changeling)
- (۲۰۰۷) تحت تعقیب (wanted)
- (۲۰۰۷) یک قلب قدرتمند (A Mighty Heart)
- (۲۰۰۷) فهماندن نقشه (Atlas Shrugged)
- (۲۰۰۶) چوپان خوب (The Good Shepherd)
- (۲۰۰۵) آقا و خانم اسمیت (Mr. & Mrs. Smith)
- (۲۰۰۴) اسکندر (Alexander)
- (۲۰۰۴) کاپیتان آسمان و دنیای فردا (Sky Captain and the World of Tomorrow)
- (۲۰۰۴) داستان کوسه (کارتون) (Shark Tale)
- (۲۰۰۴) ستاندن جانها (Taking Lives)
- (۲۰۰۳) فراتر از مرزها (Beyond Borders)
- (۲۰۰۳) لارا کرافت تامبرایدر: مهد حیات (Lara Croft Tomb Raider: The Cradle of Life)
- (۲۰۰۲) زندگی یا چیزی چون آن (Life or Something Like It)
- (۲۰۰۱) گناه اصلی (Original Sin)
- (۲۰۰۱) لارا کرافت: مهاجم مقبره (Lara Croft: Tomb Raider)
- (۲۰۰۰) سرقت در شصت ثانیه (Gone in Sixty Seconds)
- (۱۹۹۹) دختر از هم گسیخته (Girl, Interrupted)
- (۱۹۹۹) فاکسفایر (شبتابی چوب) (Foxfire)
- (۱۹۹۹) شکارچی استخوان (The Bone Collector)
- (۱۹۹۸) بازی با قلب (Playing by Heart)
- (۱۹۹۸) آشپزخانه جهنم ( ۱۹۹۸) (Hell's Kitchen)
- (۱۹۹۸) جیا (Gia)
- (۱۹۹۷) بازی مقدس (Playing God)
- (۱۹۹۶) عشق است همه آنچه هست (Love Is All There Is)
- (۱۹۹۵) هکرها (Hackers)
- (۱۹۹۵) بدون مدرک (Without Evidence)
آنجلینا جولی ویت (به انگلیسی: Angelina Jolie Voight) زادهٔ ۴ ژوئن ۱۹۷۵ بازیگر و مدل آمریکایی و " سفیر حسن نیت " سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است . او بارها و بارها توسط مجلهها و مراسمهای مختلف به عنوان زیباترین، سکسیترین و بهترین مادر بازیگر و ... انتخاب شده است. همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را تصاحب کند.
زندگینامه
- (۲۰۱۳) کلئوپاترا(Cleopatra)ا
- (۲۰۱۱) پاندای کونگفوکار۲(Kung Fu Panda 2)
- (۲۰۱۰) توریست(The Tourist)
- (۲۰۱۰) سالت(salt)
- (۲۰۰۸) پاندای کونگفوکار(Kung Fu Panda)
- (۲۰۰۸) بچه پریان(Changeling)
- (۲۰۰۷) تحت تعقیب (wanted)
- (۲۰۰۷) یک قلب قدرتمند (A Mighty Heart)
- (۲۰۰۷) فهماندن نقشه (Atlas Shrugged)
- (۲۰۰۶) چوپان خوب (The Good Shepherd)
- (۲۰۰۵) آقا و خانم اسمیت (Mr. & Mrs. Smith)
- (۲۰۰۴) اسکندر (Alexander)
- (۲۰۰۴) کاپیتان آسمان و دنیای فردا (Sky Captain and the World of Tomorrow)
- (۲۰۰۴) داستان کوسه (کارتون) (Shark Tale)
- (۲۰۰۴) ستاندن جانها (Taking Lives)
- (۲۰۰۳) فراتر از مرزها (Beyond Borders)
- (۲۰۰۳) لارا کرافت تامبرایدر: مهد حیات (Lara Croft Tomb Raider: The Cradle of Life)
- (۲۰۰۲) زندگی یا چیزی چون آن (Life or Something Like It)
- (۲۰۰۱) گناه اصلی (Original Sin)
- (۲۰۰۱) لارا کرافت: مهاجم مقبره (Lara Croft: Tomb Raider)
- (۲۰۰۰) سرقت در شصت ثانیه (Gone in Sixty Seconds)
- (۱۹۹۹) دختر از هم گسیخته (Girl, Interrupted)
- (۱۹۹۹) فاکسفایر (شبتابی چوب) (Foxfire)
- (۱۹۹۹) شکارچی استخوان (The Bone Collector)
- (۱۹۹۸) بازی با قلب (Playing by Heart)
- (۱۹۹۸) آشپزخانه جهنم ( ۱۹۹۸) (Hell's Kitchen)
- (۱۹۹۸) جیا (Gia)
- (۱۹۹۷) بازی مقدس (Playing God)
- (۱۹۹۶) عشق است همه آنچه هست (Love Is All There Is)
- (۱۹۹۵) هکرها (Hackers)
- (۱۹۹۵) بدون مدرک (Without Evidence)
ونتورت میلر / مایکل اسکولفید
ونتورت میلر / مایکل اسکولفید
نام اصلی: ونت وُرت ارل میلر سوم
سال | عنوان فیلم(فارسی) | عنوان فیلم(انگلیسی) | نقش | نوع نمایش |
---|---|---|---|---|
۱۹۹۷ | بوفی، قاتل خون آشام | Buffy the Vampire Slayer | سریال تلویزیونی | |
۲۰۰۰ | عامهپسند | Popular | سریال تلویزیونی | |
۲۰۰۲ | داینوتوپیا | Dinotopia | سریال تلویزیونی | |
۲۰۰۳ | ننگ بشری | the Human Stain | فیلم سینمایی | |
۲۰۰۳ | زیر دنیا | Underworld | فیلم سینمایی | |
۲۰۰۵ | اعتراف | the Confession | فیلم کوتاه | |
۲۰۰۵ | نهان | Stealth | ||
۲۰۰۵ | نجواگر روح | Ghost Whisperer | سریال تلویزیونی | |
۲۰۰۹-۲۰۰۵ | فرار از زندان | فرار از زندان | مایکل اسکافیلد | سریال تلویزیونی |
۲۰۱۰ | رزیدنت ایول: زندگی پس از مرگ | Resident Evil:AfterLife | کریس ردفیلد | فیلم سینمایی |
انتونی کویین
در سال ۱۹۷۵ زمانی که ۶۰ سال داشت نقش حمزه عموی پیامبر اسلام را در فیلم «پیام» (محمدرسول الله ) بازی کرد و سه سال بعد در نقش عمر مختار در «شیر صحرا» ظاهر شد. او با ۶۰ سال تجربه و بازی در ۳۱۲ فیلم، رکورد بازیگری را شکست. در جلد سرخ پوستها، مکزیکیها، اسکیموها، یونانیها و حتی چینیها رفت و نماینده جماعتی شد که در حاشیهاند و مورد تحقیر اما هرگز تسلیم نمیشوند. بسیاری از منتقدان، نقش او در فیلم زوربای یونانی (۱۹۶۴) را به یاد ماندنی ترین کار او میدانند. این نقش، نقش محبوب او نیز بود. آنتونی کویین ستاره نامدار هالیوود۳ ژوئن ۲۰۰۱ از دنیا رفت.
- عیسی ناصری ۱
- عیسی ناصری ۲
- گوژپشت نتردام
- لورنس عربستان
- انتقام آنجلو
- محمد رسول ال...
- کاروانها
- اسب کهر را بنگر
- زوربای یونانی
- قرارداد مارسی
- آخرین قطار گان هیل
- زنده باد زاپاتا
- برنده اسکار برای فیلم زندهباد زاپاتا در سال ۱۹۵۳
- برنده اسکار برای فیلم شور زندگی در سال ۱۹۵۶
- نامزدی گلدن گلاب برای فیلم شور زندگی در سال ۱۹۵۷
- نامزدی اسکار برای فیلم بادهای وحشی در سال ۱۹۵۸
- نامزدی بافتا در سال ۱۹۶۳ برای فیلم لورنس عربستان
- جایزه بهترین بازیگر برای فیلم زوربای یونانی در سال ۱۹۶۴
- نامزدی گلدن گلاب برای فیلم زوربای یونانی در سال ۱۹۶۵
- نامزدی بافتا برای فیلم زوربای یونانی در سال ۱۹۶۶
- نامزدی گلدن گلاب برای فیلم راز سانتا ویتوریا در سال ۱۹۷۰
- برنده جایزه سیسیل ب دومیل در سال ۱۹۸۷
- نامزدی جایزه امی برای حضور در مجموعه تلویزیونی اوناسیس، ثروتمندترین مرد جهان در سال ۱۹۸۸
- نامزدی گلدن گلاب برای فیلم تلویزیونی گوتی در سال ۱۹۹۷
- جایزه شهر هلوا در سال ۲۰۰۱
- جایزه یک عمر فعالیت هنری در سال ۲۰۰۳
آلن دلون
کهن سالی میان سالی جوانی
آلن دلون
- دستهٔ سیسیلیها
- دایره قرمز
- سامورایی
- نیمه شانس
- عقرب
- بازگشت بورسالینو
- روکو و برادرانش
- زیر افتاب سوزان
- کسوف
- پلنگ
- روزی روزگاری یک دزد
- رویزرویس زرد
- فرمان گمشده
- آیا پاریس میسوزد؟
- استخر
- آفتاب سرخ
- بیوه کودریک
- ترور تروتسکی
- داستان یک پلیس
- بروفسور
- تفنگ بزرگ
- قلبهای یخی
- زورو
- کولی
- موسیو کلاین
- بومرنگ
- گانگستر
- آرماگدون
- مواظب باش بچهها نگاه میکنند
- کنکورد ۸۰
- تهران ۴۳ (آلن شخصاً در ایران حاضر نشد، تنها دیگر بازیگران در ایران بودند)
- سه مرد خرابکار
- شوک
- بازگشت کازانوا
- جنایت
- فابیو مونتالدو
- فرانک ریوا
- شیر
- آستریکس (نقش سزار)
جورج کلونی
جورج کلونی
نام اصلی: جورج تیموتی کلونی
- ۲۰۱۱ -فرزندان (مت کینگ)
- ۲۰۱۱ - نیمه ماه مارس
- ۲۰۰۹ -بالا در آسمان (رایان بیرمگنام)
- ۲۰۰۹ -مردانی که به بزها زل می زنند (لین کسدی)
- ۲۰۰۹ -آقای فاکس شگفتانگیز (صدای آقای فاکس)
- ۲۰۰۸ -بعد از خواندن بسوزان (هری فارر)
- ۲۰۰۸ -کلاه چرمی ها (جیمی داج کانلی)
- ۲۰۰۷ -مایکل کلایتون (مایکل کلایتون)
- ۲۰۰۶ -سیزده یار اوشن (دنی اوشن)
- ۲۰۰۶ -آلمانی خوب (جیک گایسمر)
- ۲۰۰۵ -سیریانا (باب بارنس)
- ۲۰۰۵ -شب بخیر و موفق باشید (فرد فرندلی)
- ۲۰۰۴ -دوازده یار اوشن (دنی اوشن)
- ۲۰۰۳ -سنگدلی تحملناپذیر (مایلز ماسی)
- ۲۰۰۲ -اعترافات یک ذهن خطرناک (جیم بیرد)
- ۲۰۰۲ -سولاریس (کریس کلوین)
- ۲۰۰۲ -به کالینوود خوش آمدی (جرزی)
- ۲۰۰۱ -یازده یار اوشن (دنی اوشن)
- ۲۰۰۱ -بچههای جاسوس (دلوین)
- ۲۰۰۰ -طوفان بیعیب و نقص (بیلی تاین)
- ۲۰۰۰ -اوه برادر کجایی (اولیساورت مکگیل)
- ۱۹۹۸ -سه پادشاه (آرشی گیتز)
- ۱۹۹۸ -خط سرخ باریک (چارلز بوش)
- ۱۹۹۸ -خارج از دید (جک فولی)
- ۱۹۹۷ -صلحجو (توماس دوو)
- ۱۹۹۷ -بتمن و رابین (بتمن/بروس وین)
- ۱۹۹۶ -یک روز خوب (جک تیلور)
- ۱۹۹۶ -از بام تا شام (ست جکو)
- ۱۹۹۲ -خرمن
- ۱۹۸۸ -بازگشت قاتل گوجهای (مت استیونس)
- ۲۰۰۵ -شب بخیر و موفق باشید
- ۲۰۰۲ -اعترافات یک ذهن خطرناک
- ۲۰۰۸ -کلاهچرمیها
- ۲۰۱۱ - عید مارس
- ۲۰١١ -نامزد اسکار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم فرزندان
- ۲۰١١ -نامزد اسکار فیلمنامه اقتباسی برای فیلم نیمه ماه مارس
- ۲٠٠٧ -نامزد اسکار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم مایکل کلیتون
- ۲۰۰۶ -برنده اسکار بازیگر نقش دوم مرد برای فیلم سیریانا
- ۲۰۰۶ -نامزد اسکار کارگردانی برای فیلم شب بخیر و موفق باشید
- ۲۰۰۶ -نامزد اسکار فیلمنامه غیر اقتباسی برای فیلم شب بخیر و موفق باشید به همراه گرانت هسلوف
- ۲۰۰۵ -نامزد شیر طلایی جشنواره ونیز برای فیلم شب بخیر و موفق باشید
- ۲۰۰۳ -نامزد خرس طلایی جشنواره برلین برای فیلم اعترافات یک ذهن خطرناک
دنیل رادکلیف - هری پاتر
نام : دانیل راد کلیف
نام اصلی : دانیل جاکوب راد کلیف
تاریخ تولد : 23 جولای 1989
محل تولد : فولهام ،لندن ،انگلستان
دنیل جیکوب ردکلیف (به انگلیسی: Daniel Jacob Radcliffe) (زاده ۲۳ ژوئیه ۱۹۸۹ در فولام، لندن) یک بازیگر انگلیسی است که برای بازی در نقش هری پاتر در سری فیلمهای هری پاتر شناخته شدهاست. این فیلمها از روی سلسله رمانهایی به همین نام ساخته شده که توسط جی کی رولینگ نوشته شدهاست.
-
- Best Actor (Cine Awards, بلژیک)
-
- Best Young Actor (SyFy Portal's SyFy Genre Awards)
- Top 10 Child Stars (RTL Television, آلمان)
- Best Breakthrough Male Actor (Star Channel Star Awards, ژاپن)
- Best Junior Achiever (for viewers' favorite under-16 guest on the show Relly Awards)
- Young Talent of the Year (آیتیوی Celebrity Awards)
- Best Movie Actor (K-Zone Kids Awards, فیلیپین)
- Best Film Star/Actor (Dutch Kids Choice Awards)
- Best Young Actor (SyFy Portal's SyFy Genre Awards)
- Best Actor (Roadshow Cinema Grand Prix Awards, ژاپن)
- Best Junior Achiever (for viewers' favorite under-21 guest on the show Relly Awards)
- Person of the Year (Time For Kids)
- Targa d'Oro ("Gold Plate", دیوید دی دوناتلو)
- Outstanding New Talent (Sir James Carreras Award for the Variety Club Showbusiness Awards)
- Male Youth Discovery of the Year (Hollywood Women's Press Club)
- Best Actor (Cine Awards, بلژیک)
- Best Young Actor (SyFy Portal's SyFy Genre Awards)
- Top 10 Child Stars (RTL Television, آلمان)
- Best Breakthrough Male Actor (Star Channel Star Awards, ژاپن)
- Best Junior Achiever (for viewers' favorite under-16 guest on the show Relly Awards)
- Young Talent of the Year (آیتیوی Celebrity Awards)
- Best Movie Actor (K-Zone Kids Awards, فیلیپین)
- Best Film Star/Actor (Dutch Kids Choice Awards)
- Best Young Actor (SyFy Portal's SyFy Genre Awards)
- Best Actor (Roadshow Cinema Grand Prix Awards, ژاپن)
- Best Junior Achiever (for viewers' favorite under-21 guest on the show Relly Awards)
- Person of the Year (Time For Kids)
- Targa d'Oro ("Gold Plate", دیوید دی دوناتلو)
- Outstanding New Talent (Sir James Carreras Award for the Variety Club Showbusiness Awards)
- Male Youth Discovery of the Year (Hollywood Women's Press Club)
مارلون براندو
مارلون براندو
نام :مارلون براندو
- اتوبوسی به نام هوس در نقش «استنلی کووالسکی» به کارگردانی الیا کازان
- در باراندازدر نقش «تری مالوی» به کارگردانی الیا کازان
- پدرخوانده در نقش ویتو کورلئونه به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا
- دزیره در نقش ناپلئون بوناپارت به کارگردانی هنری کاستر
- وحشی در نقش جانی استرابلر به کارگردانی لازلو بندیک
- اینک آخرالزمان در نقش سرهنگی رویگردان از ارتش که در کامبوج ارتش بومی خود را تشکیل داده به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا
- بهترین بازیگر مرد در جشنواره بینالمللی فیلم کن، زنده باد زاپاتا!، ۱۹۵۲
- بهترین بازیگر خارجی از آکادمی فیلم انگلستان، بفتا، زنده باد زاپاتا!، ۱۹۵۳
- جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، در بارانداز، ۱۹۵۴
- بهترین بازیگر خارجی از آکادمی فیلم انگلستان، بفتا، جولیوس سزار، ۱۹۵۴
- بهترین بازیگر خارجی از آکادمی فیلم انگلستان، بفتا، در بارانداز، ۱۹۵۵
- جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام در بارانداز، ۱۹۵۴
- جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام پدرخوانده، ۱۹۷۲
- جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد (جایزه را نپذیرفت)، پدرخوانده، ۱۹۷۲
- جایزه امی، ریشهها: نسلهای بعدی، ۱۹۷۹
جیم کری
نام اصلی | جیمز یوجین "جیم" کری |
---|---|
زمینه فعالیت | سینما |
ملیت | کانادا ایالات متحده آمریکا |
تولد | ۱۷ ژانویهٔ ۱۹۶۲ (۵۰ سال) نیومارکت، اونتاریو، کانادا |
پیشه | بازیگر، کمدین |
سالهای فعالیت | ۱۹۷۹ تا کنون |
همسر(ها) | ملیسا وومر (از ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۵) لائورن هولی (از ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷) |
وبگاه رسمی | www.jimcarrey.com |
- ۲۰۱۱ - پنگوئنهای آقای پوپر (مارک واتر)
- ۲۰۰۹ - دوستت دارم فیلیپ موریس (استیون راسل)
- ۲۰۰۸ - مرد پاسخهای مثبت (پیتون رید)
- ۲۰۰۷ -شماره ۲۳ (والتر)
- ۲۰۰۵ -شوخی با دیک و جین (دیک)
- ۲۰۰۴ -مجموعه وقایع ناگوار لمونی اسنیکت (کانت اولاف)
- ۲۰۰۴ -درخشش ابدی یک ذهن پاک (جوئل بریش)
- ۲۰۰۳ -بروس قادر (بروس نولان)
- ۲۰۰۱ -مجستیک (پیتر اپلتون)
- ۲۰۰۰ -چگونه گرینیچ کریسمس را دزدید (گرینیچ)
- ۲۰۰۰ -من، خودم و آیرین (چارلی بیلیگیتز/لوک تریمبل/خودم)
- ۱۹۹۹ -مردی بر ماه (تونی کلیفتون)
- ۱۹۹۸ -سیمون بیرچ (جوانی جو ونتوورت)
- ۱۹۹۸ -نمایش ترومن (ترومن بروبنک)
- ۱۹۹۷ -دروغگو دروغگو (فلچر رید)
- ۱۹۹۶ -مرد کابلی (مرد کابلی)
- ۱۹۹۵ -ایس ونچورا: هنگامی که طبیعت فرا میخواند (ایس ونچورا)
- ۱۹۹۵ -بتمن برای همیشه (ریدلر/ادوارد نیگما)
- ۱۹۹۴ -احمق و احمقتر (لوید کریسمس)
- ۱۹۹۴ -ماسک (استنلی اپکیس)
- ۱۹۹۴ -ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات (ایس ونچورا)
- ۱۹۸۹ -کادیلاک صورتی (کمدین)
- ۱۹۸۸ -دختران زمینی سادهاند (ویلپاک)
- ۱۹۸۸ -استخر مرگ (جانی اسکوارز)
- ۱۹۸۶ -پگی سو ازدواج کرد (والتر گتز)
- ۱۹۸۳ -همه چیز در طعم خوب (رالف)
- ۱۹۸۳ -معرفی... جانت (تونی مورونی)
- ۱۹۸۳ -کوه مس (بابی تاد)
|
|
|
|
|
|
الیور نورل هاردی
نام : الیور نورل هاردی
محل تولد :هارلم جورجیا
ادام سندلر
نام اصلی | آدام ریچارد سندلر |
---|---|
ملیت | آمریکایی |
تولد | ۹ سپتامبر ۱۹۶۶ (۴۶ سال) نیویورک سیتی |
پیشه | بازیگر |
سالهای فعالیت | تاکنون-۱۹۸۷ |
همسر(ها) | جکی سندلر |
فرزندان | دو فرزند |
وبگاه رسمی | وبگاه رسمی آدام سندلر |
آلبوم | فارسی عنوان | سال انتشار |
---|---|---|
They're All Gonna Laugh at You | ۱۹۹۳ | |
What the Hell Happened to Me | ۱۹۹۶ | |
What's Your Name | اسمت چیه | ۱۹۹۷ |
Stan and Judy's Kid | فرزند استن و جودی | ۱۹۹۹ |
Shhh...Don't Tell | هیس...نگو | ۲۰۰۴ |
Click | کليک | ۱۳۸۵ |
اپرا گِیل وینفری
وین دیزل
ون دیزل
کلینت ایستوود
(كلينتون ايستوود جي آر) در 31 مي1930در بيمارستان (سنت ماري) سان فرانسيسكو درايالت (كاليفرنيا) چشم به جهان گشود. پدرش(كلينتون ايستوور) و مادرش (مارگارت روترانر) از تولد فرزندشان خوشحال شدند و طبقرسوم خانوادگي نام پدر خانواده بر روي فرزندتازه بدنيا آمده گذاشتند. كلينت فرزند اولخانواده بود و سه سال بد دختري با موهاي بور وچشماني آبي پا به عرصه خانواده (ايستوود)گذاشت. به اين ترتيب كلينت صاحب خواهريشد كه نام او را (جين روت) نهادند.
گفتني است كه در رگهاي كلينت خوناسكاتلندي و هلندي جريان دارد. پدرش هلنديتبار و مادرش اسكاتلندي بودند. كلينت كه عزيزدردانه خانواده بود به بهترين مدرسهسانفرانسيسكو فرستاده شد. در مدرسه واحدآموزش بازيگري داشت. (ديويدكهر) استاد ويشد و به اين ترتيب كلينت از همان دوران ابتداييبا بازيگري آشنا شد. وي علاقه و استعدادي كهداشت در چند فيلم وسريال نقشي كوچكي ايفاكرد. او توانست در فيلم سواحل سالفرانسيسكونقش يك بچه كارگر را به خوبي اجرا كند.
كلينت نوجوان هدف بزرگي را دنبال ميكرد.او ميخواست پا در عرصه سينما بگذارد. لذاتصميم گرفت براي تحصيل در دبيرستان راهيشهر هنر هفتم، لس آنجلس شود. پدرش در يكآپارتمان دانشجويي براي كلينت اتاقي اجارهكرد تا در لسآنجلس به راحتي به تحصيل علم وهنر بازيگري بپردازد.
كلينت با ورود به مدرسه هنر پيشگي درلسآنجلس تازه متوجه شد از اين هنر چيزينميداند، اما نااميد نشد و با بازي در چند تئاترخياباني به تجربياتش افزود و چند نقش كوچك وپيش پا افتاده در فيلمهايي چون چراغ و شهرآشوبگران داشت.
و در سال 1951 وارد ارتش شد. در آن رازمان جنگ شبهجزيزه كره در اوج خود بود لذاكلينت از سوي ارتش آمريكا به سواحل مونتريكاليفرنيا فرستاده شد تا آموزش نظامي ببيند.
سپس به كره رفت تا در جنگ شركت كند.محيط خشك نظامي با روحيه لطيف و هنريكلينت مغايرت داشت، از اين رو او دچارافسردگي و اضطراب شده بود و ميخواست هرچه زودتر به خانهاش بازگردد. شانس با او يار بودو فرمانده گروه نظامي با مرخصي او موافقت كردو كلينت به آمريكا بازگشت. در آن زمانخانوادهاش در سياتل ساكن بودند. اما از يكمرخصي كوتاه دوباره به ارتش بازگشت و اين باردر آشتبار نيروي دريايي آمريكا مشغول به خدمتشد .او در دوران خدمت سربازياش با چندهنرپيشه مطرح آن روزگار همچون مارتين ميلنر،ديويدجانسن و ريچاردلانگ آشنا شد. هميندوستي سبب كسب تجربه بيشتر براي كلينت بود.
با به پايان رسيدن دوران سربازي، كلينت بهلسآنجلس بازگشت و در دانشگاه(لسآنجلسسيتي) در رشته بازيگري وكارگرداني به تحصيل پرداخت و مدرك خود را بانمرات عالي دريافت كرد.
او تا زماني كه در سريال تلويزيوني rawhide در سالهاي 1959 تا 66 بازي نكرده بودهمچنان در گمنامي بسر ميبرد.
كلينت ايستوود شهرت واقعي خود را با بازي(فيلم دروسترنهاي اسپاگتي) بدست آورد.
(يك مشت دلار) در سال 1964 و بخاطر(چند دلار بيشتر) در سال 1965 و (خوب بدزشت) به سال 1966 به او شهرت جهاني بخشيداو در اين فيلم زياد حرف نميزد و چون اسمخاصي هم نداشت به مردي بدون نام يا
man with no name شهرت پيدا كرد.
او براي شروع كار با (پونيورسال پيكچرز) قرارداد بست.
(ايستوود) شخصيت خود را در هاليوود فقطبه عنوان يك كابوي نگه نداشت او در سال1971 با بازي در نقش (هري كثيف) ژانرجديدي در فيلمهاي پليسي بنانهاد. شخصيت(هري كثيف) پليسي بود كه براي اجراي قانون ازكارهاي غير قانوني استفاده كرد.
ازدواج ايستوود
او در آن زمان با (ركساناتويس) هنرپيشهزيبايي هاليوود ازدواج كرد و صاحب فرزندي بهنام (كيمبر) شد. اما اين ازدواج دوام نيافت و پساز جدايي، با (مگي جانسون) آشنا شد و پيمانزندگي مشترك بست. دو فرزند به نامهاي (تايلي)و (آليسون) ثمره اين ازدواج ميباشد. اما اينازدواج هم مانند ديگر ازدواجهاي هاليووديدوام نداشت وي پس از جدايي از (مگيجانسون)، دلباخته (ديناريوز) شد و با ويازدواج كرد. كاترين و اسكات نيز ثمره ازدواج اوبا دينا ميباشد. در مورد وي ميگويند: او تاكنون5 بار ازدواج كرده و از اين ازدواجها 9 فرزنددارد. وي در حال حاضر با (ديناريور) زندگيميكند و از داشتن فرزندان متعدد احساسرضايت دارد. در ضمن دو فرزند خوانده بهنامهاي (فرانچسكا) و (مورگان) نيز دارد. ويچندي پيش براي يافتن يك زندگي آرام و بدونهياهو مدتي را به دهكده كوچكي در اسكاتلندپناه برد تا در آنجا بدور از زندگي ماشيني وفرزندان متعددش در آرامش بسر برد.گرچه بايدگفت: كلينت از لحاظ مالي همه فرزندانش راتامين كرده است و براي هر كدام در بهترينمنطقه بورلي هيلز و سانفرانسيسكو خانهاي ويلاييخريداري كرده است.
بزرگترين موفقيت ايستوور
بزرگترين موفقيت (كلينت ايستوود) در جايگاهكارگرداني رقم خورد. وي در سال 1992 باساختن فيلم (نابخشوده) و در سال 2004 با(عزيز ميليون دلاري) هر بار موفق شد جايزهاسكار بهترين كارگردان و بهترين تهيه كنندگي رااز آن خود كند. آكادمي اسكار در سال 1995 بادادن اسكاري ديگر به او براي كار تهيه كنندگي ازاو تشكر كرد.
حضور (ايستوود) در فيلمها به 5 دهه ميرسد.او در اين مدت يكي از پركارترينها بوده است.
گفتني است وي 14 بار مسئوليت كارگرداني،تهيه كنندگي و بازيگري را در يك فيلم بطورهمزمان انجام داده است. همچنين يكي ازموفقيتهاي او هدايت قطعه موسيقي Kellys hero بود. او حتي مدتي را به خوانندگيپرداخت و سپس از سوي مردم، شهردار (كارمل)در كاليفرنيا شد. او در يك رايگيري 72 درصدآراء را آورد و به مدت 2 سال در مقام شهردار بهفعاليت پرداخت. اما به عقيده خودش دنيايسينما و هنر بازيگري دلچسبتر از سياستميباشد. از اين رو خود را از سياست دور كرد ودوباره جذب سينما شد.
نكاتي از زندگي او
كلينت ايستوود با 5 بار انتخاب شدن به عنوانمحبوبترين بازيگربه همراه (برت رينولدز)محبوبترين هنرپيشه طول تاريخ است.
- داشتن جايگاه دوم در مجله (امپايرانگليس) در بين 100 ستاره هاليوود.
در طول بازي در فيلمهاي (خوب، بد، زشت،)و (سه گانه مردي بدون نام) كه فيلمبرداياش 3سال به طول انجاميد، حتي يكبار هم پالتوي خودرا نشت. برگزيده شدن نشست.
- از نام او در ترانهها و شوهاي مختلفاستفاده شده است.
- وي در سال 2000 از سوي انجمن جاناف كندي مدال افتخار دريافت كرد.
- برداشتهايش به ندرت به پيش از سهبرداشت ميرسد
- بزرگترين درخت (اكاليپتوس) قاره آمريكادر زمين محل زندگي او است.
- مسنترين كارگرداني است كه دو بار اسكارگرفته است اما براي بازي در حسرت اسكار است.
- از فيلمهاي معروف وي ميتوان به:فيلمهاي هنگ جانبازان، هيچ وقت خداحافظينكن، فرار از آلكاتراز، جوكيد، كاديلاك صورتي،نابخشوده، در خط آتش، جهان كامل، قدرتمطلق، جنايت واقعي، كابوهاي فضايي، دخترميليون دلاري و....
لئوناردو دی کاپریو
نام تولد:لئوناردو ويلهلم دي کاپريو
نام تولد:لئوناردو ويلهلم دي کاپريو
قد: ۱۸۵
مليت:امريکايي
تاريخ تولد:۱۱ نوامبر1972
مکان تولد: هاليوود کاليفرنياي امريکا
نامزديهاي نافرجام:گيسله بانداچن(مدل برزيلي)
کريستين زانگ(مدل بين سالهاي ۹۶ تا ۹۷)
ونسا هايدن(مدل)
پدر: جورج دي کاپريو(فروشنده کميک استريپ)
مادر:ايرملين دي کاپريو(منشي دادگاه)
خواهر: ادام(سابقا هنرپيشه بوده)
نام مستعار: لئو
شروع شهرتش: نقش توبي در زندگي اين پسر (سال ۱۹۹۳)
در بين ساخت فيلم ساحل (۲۰۰۰) در سواحل تايلند لئوناردو و سايرين به همراه عوامل فيلمبرداري در کشتي در کشتي مشغول ساخت فيلم بودند که دچار موج سهمگيني شده و واژگون مي شوند مي شوند اين حادثه که در ??اپريل سال ???? هيچ يک از عوامل فيلم را دچار سانحه نکرد
اولين نقطه شروع کار اجتماعي او واولين بازي که توسط اجتماع ديده شد براي يگهي شير بود
مقام ۷۵را در لست صد ستاره هميشه سينما در تاريخ اکتبر ۹۷ از سوي مجله امپاير (چاپ انگلستان) به دست اورد.
توسط مجله پيپل در سال ۹۷ به عنوان يکي از ۵۰ چهره زيباي جهان انتخاب شد.
در مارچ ۱۹۹۸ به علت چاپ تصاوير نامناسب از او توسط خانمي مدل پايش به دادگاه کشيده شد
نقش روبين در فيلم افسانه تخيلي بتمن و رابين به او پيشنهاد شده بود که انرا رد کرد
پدرش فروشنده کتابهاي کميک بود.
س از دعوايي که بين دي کاريو و نويسنده فيلم نامه اي به نام روجر ويلسون در گرفت. دادگاه دي کاپريو را به پرداخت به پرداخت ۴۵ ميليون دلار محکوم کرد
قرار بود در فيلم دانشجوي هاروارد بازي کند اما اين فيلم کم بودجه از دادن دستمزد بسيار زياد او ناتوان بود بنابراين شخصي به نام ادريان گريند جايگزين وي شد.
در ژانويه ۱۹۹۹ اجازه اين مطلب را گرفت تا استفاده از اسم او داراي حق کپي رايت شود.
وقتي لئو در رحم مادرش بود مادر وي در مقابل يک تابلوي نقاشي از لئوناردو داوينچي بود که اين بچه شروع به لگد زدن مي کند اين نشانه اي شد تا مادرش نام لئوناردو را برايش انتخاب کند.
پدرش يک ايتاليايي امريکايي بود مادرش الماني امريکايي است
در دوران کودکي دوست و همبازي توبي مگواير(مردانکبوتي) و کريستو زپتي بود که پتي چندي پيش در گذشت.
کودکي را در محله پست و ناجور گزراند.
پدرش اندکي بعد از تولد او و مادرش را تنها گذاشت.
دستمزد
خاطرات بسکتبال سال ۹۵ مبلغ ۱ ميليون دلار
تايتانيک سال ۹۷ مبلغ ۵/۲ ميليون دلار
ساحل سال ۲۰۰۰ مبلغ ۲۰ ميليون دلار
دارودسته هاي نيويورک سال ۲۰۰۲ مبلغ ۱۰ ميليون دلار به اضافه درصدي از فروش
اگه مي توني منو بگير ۲۰۰۲ مبلغ ۲۰ ميليون دلار
کيت وينسلت او گفته: دي کاپريو عين بچه هاست ولي تا با او صحبت نکنيد حس نمي کنيد بزرگ شده
جمله معروف: مردم مي خواهند تو را ديوانه ببينند? انها نمي خواهند قهرمان مشاهده کنند? انچه انها مي خواهند سقوط توست.
اولين فيلم: نقش جاش در کريترز۳ سال ۱۹۹۱
اخرين فيلم:پروژه هنوز نامگذاري نشده اسکندر(۲۰۰۵)
از فيلم ها:گيلبريت گريپ چه خورد ؟ چابک دست مرده٬ مردي با نقاب اهنين٬ شهرت٬ رمئو ژوليت
به ياد ماندنيترين نقش: نقش جک در تايتانيک مقابل کيت ينسلت (۱۹۹۷)
جان تراولتا
نام: جان جوسف تراولتا
تاریخ تولد: 18 فوریه سال 1954(1954-02-18) (57 ساله)
محل تولد: Englewood، نیوجرسی، ایالات متحده
حرفه: بازیگر، خواننده، رقاص، تهیه کننده، نویسنده
همسر: کلی پرستون (1991- تا کنون)
فرزندان: جت تراولتا (متولد 1992 ، در سال 2009 درگذشت) ، الا بلو تراولا (متولد 2000) ، بنجامین تراولتا (متولد 2010)
بیوگرافی مختصر
جان تراولتا- -John Travolta شهرتش را با شخصیتی متکبر در سریال تلویزیونی "Welcome Back, Kotter" در سال 1975 و در نقش Vinnie Barbarino کسب کرد. در سال 1977، وی شهرت کوچک خود را با کاری بسیار موثر به نام Saturday Night Fever -در سال 1977- گسترش داد. در دهه 80، وی درگير نمايشها و فيلمهای ناچيز تلويزيونی بود؛ ولی در سال 1989 با فیلم Look Who's Talking دوباره راه افتاد. بعدها او موقعیت شغلی خود را با Pulp Fiction -فیلمی که در آن به خاطر نقشش نامزد جایزه اسکار شده بود- در سال 1994 نجات داد.
زندگینامه
وی یکی از 6 فرزند "هلن تراولتا" و "سالواتور تراولتا" است. فرزندان دیگر خانواده، "سام تراولتا"، "جویی تراولتا"، "الن تراولتا"، "اَن تراولتا"، و "مارگارت تراولتا" هستند. جان تراولتا در "Englewood" –نیوجرسی- بزرگ شد. پدرش در آنجا صاحب یک آپاراتی بود. جان در یک کار محلی به نام "Who'll Save the Plowboy?" حضور یافت. مادرش او را در یک مدرسه درام در نیوجرسی ثبت نام کرد؛ که در آنجا خوانندگی، رقاصی و بازیگری خواند. وی تصمیم گرفت تا این سه توانایی را با هم درآمیزد و هنرپیشه کمدی موزیکال شود. در 16 سالگی بهترین کارش را در یک برنامه موزیکال تابستانی به نام "Bye Bye Birdie" انجام داد. در 16 سالگی ترک تحصیل کرد و به نیویورک رفت و در آنجا در برنامههای تابستانی و آگهیهای تبلیغاتی مشغول به کار شد. وقتی که دیگر در نیویورک وضع کار کساد شد، وی به هالیوود رفت و در نقشهای کوچکی در چند مجموعه بازی کرد. در دهه 1950، نقشی در فيلم موزيكال «گريس» او را به نيويورك بازگرداند. اكران فيلم در نيويورک اولين ايفای نقش او در تئاتر را در سن 18 سالگي به همراه داشت. بعد از "Grease" وی یکی از اعضای گروه تئاتر Over Here –اینجا-شد، که خواهران اندروز نیز در آن بازی میکردند. بعد از گذشت 10 ماه در "Over Here" او تصمیم گرفت تا یک بار دیگر بازی در هالیوود را امتحان کند. هنگامی که به هالیوود بازگشت، برای گرفتن نقش در کارهای تلویزیونی بزرگ و پرطرفدار دچار مشکلاتی شد. او در "The Rookies" (سال 1972)، و "Emergency!" (سال 1972) و "Medical Center" (سال 1969) بازی کرد و نیز یک فیلم به نام , "The Devil's Rain" در سال 1975 ساخت که در نیومکزیکو فیلمبرداری شده بود. هنگامی که از نیومکزیکو به هالیوود بازگشته بود، برای تست یک مجموعه کمدی به نام "Welcome Back, Kotter" (سال 1975) فراخوانده شد. در این مجموعه وی نقش "وینی باربارینو" را بر عهده گرفت. این مجموعه در فصل زمستان در سال 1975 پخش شد.
بعد از فیلم Urban Cowboy، تراولتا در یک سری فیلم دیگر بازی کرد که کار بازیگری وی را خدشه دار کردند. از آنجمله میتوان به "Perfect"، به همراه "جیمی لی کورتیس" و "Two of a Kind" -یک کمدی رمانتیک- که در کنار "الیویا نیوتون جان" بازی کرد، اشاره داشت. در آن زمان، به او برای نقشهای اول فیلمهایی که در باکس آفیس گل کردند تعدادی پیشنهاد شد، ولی آنها را رد کرد که در آن بین ""American Gigolo و "An Officer and a Gentleman" بودند که هردو نقش هم به "ریچارد جر" رسید.
در سال 1989، تراولتا در "Look Who's Talking" ظاهر شد که 297,000,000 دلار فروش کرد، و بعد از فیلم Grease"" بهترین و موفقترین کار وی از آب درآمد. تراولتا در دو نسخه بعدی این فیلم با نامهای "Look Who's Talking Too" و Look Who's Talking Now"" نیز بازی کرد. اما اینها قبل از آن زمان بودند که در نقش "وینسنت وگا"، در فیلمی ساخته دست "کونتین تارانتینو" به نام Pulp Fiction بازی کند. فیلمی که به خاطر آن نامزد جایزه جشنواره آکادمی شد. این فیلم، وی را دوباره به لیست نفرات برتر سینما کشاند و در پیشنهادات مختل و بسیار زیادی که داشت، غرق شد.
نقشهای جالب توجهی که بعد از Pulp Fiction"" بازی کرد، شامل مامور اف بی آی در فیلم "Face/Off"، نقش یک وکیل بیچاره در "A Civil Action" و نقش یک افسر ارتشی در "The General's Daughter" بودند.
تراولتا در ""Battlefield Earth هم بازی کرد -کاری علمی تخیلی از ال. ران هابرد- که در آن رهبر گروهی بیگانه است و انسانها را در سیاره زمین، که کاملا متروک شده، به بردگی میگیرند. این محصول نظرات منفیای به خود کسب کرد و در باکس آفیس هم اصلا کاری از پیش نبرد. تراولتا، در نسخه بازسازی شده "Hairspray"، در نقش "خانوم ادنا توربلید" بازی کرد، که بعد از Grease، اولین کار موزیکال وی بود.
[Only admins are allowed to see this image][Only admins are allowed to see this link] border="0" alt="" />
سبک بازیگری
از آنجا که تراولتا، سَری در تمام حرفههایی که در سینما به درد بخور هستند دارد، میتواند از عهده هر نقشی برآید. اما بیشتر کارهایش در نقشهای اکشن رقم میخورند. البته از کارهای درام نیز کم نگذاشته است.
اوایل، کار خود را با کارهای کمدی شروع کرد، اما کم کم به سمت هالیوود و سبکهای اکشنش کشیده شد.
زندگی شخصی
تراولتا، در فیلمبرداری فیلم "The Boy in the Plastic Bubble"، یکی از بازیگران زن آن فیلم، به نام "دایانا هایلند"، را ملاقات کرد و با وی رابطه داشت. ولی متاسفانه در سال 1977، هایلند بر اثر سرطان سینه درگذشت.
در سال 1991 با یک هنرپیشه به نام "کلی پرستون" ازدواج کرد. آن دو صاحب پسری بودند به نام "جت" (که در سال 2009 فوت کرد)، دختری به نام "الا بلو" که در سال 2000 متولد شد و پسری دیگر به نام "بنجامین" که در سال 2010 متولد شد.
تراولتا و همسرش مشاوره ازدواج هم میکنند.
تراولتا تصدیق خلبان خصوصی دارد و صاحب 5 هواپیما هم هست، که شامل یک بویینگ 707 است. وی بر روی این هواپیما به افتخار پسر از دست رفته اش نام، Jett Clipper Ella را نهاده است.
در طول اولین قسمت فصل پایانی "her talk show" در 13 سپتامبر 2010، "اُپرا وینفری" اعلام کرد که تمامی افرادی که در استودیو اش حضور دارند را به یک مسافرت 8 روزه به استرالیا که مخارج آن نیز پرداخت شده، خواهد برد؛ که در این سفر تراولتا خلبان هواپیما است. تراولتا به "وینفری" در تدارکات سفر، که یک سال به طول انجامید، کمک کرد.
در 24 نوامبر سال 1992، هنگامی که تراولتا داشت با هواپیمای "Gulfstream N728T" خود پرواز میکرد، هواپیما دچار نقصی در سیستم الکتریکی شد، و During the emergency landing there was a near mid-air collision with USAir Boeing 727, due to a risky decision by an air traffic controller.
از سال 1975، که در "دورانگو" –مکزیک- فیلم ""The Devil's Rain را تصویر برداری میکردند، یک کتاب به نام Dianetics به وی داده شد، او تصمیم گرفت که در مذهب ساینتولوجیست (کسی که به مشهودات اعتقاد دارد) به کارورزی بپردازد.
مرگ پسرش
در دوم ژوئن سال ،2009 پسر تراولتا و پرستون –جت- در طول تعطیلاتی که در "باهاما" داشتند درگذشت. در گواهی فوتش، گزارش شده که وی بر اثر حمله یک بیماری فوت کرده. "جت" که سابقه این نوع حملات را داشته، هنگامی که یک کودک بوده به بیماری "کاواساکی" مبتلا بوده است.
در 24 نوامبر 2009، تراولتا و پرستون تایید کردند که پسرشان اوتیسم داشته. تراولتا با ایمان و تکیه به خانوادهاش توانست از زیر بار غم مرگ پسرش رهایی یابد و در کارش نیز پیشرفت داشته باشد.
[Only admins are allowed to see this image][Only admins are allowed to see this link] border="0" alt="" />
فعالیتهای اجتماعی
از فعالیتهای اجتماعی و انسانی وی -همانگونه که تمام افراد مشهور نیز همین کار را چه با هدفی برای موقعیت خود و یا بدون این اهداف انجام دادند- کمک به مردم زلزله زده هایتی بود. بعد از زلزلهی سال 2010 در هایتی، وی به افراد مشهور دیگر پیوست تا به زلزله زدگان امداد رسانی کند. تراولتا، هواپیمای بویینگ 707 خود را پر از لوازم، تجهیزات، پزشک و کشیشان داوطلب کرد و به سمت منطقه زلزله زده حرکت کرد.
فیلمها و کاراکترهای معروف
از فیلمها و همچنین نقشهای معروف تراولتا، میتوان به ""Pulp Fiction و ""Grease اشاره کرد؛ و نقشهایی که در آنها بازی کرد، به ترتیب "وینسنت وگا" و "دنیل زوکو" بودند. با توجه به زندگینامه وی، فیلم پالپ فیکشن، آینده شغلی وی را حفظ کرد. چه بسا بدون آن فیلم، ما هرگز نام جان تراولتا را نمیشنیدیم. این فیلم، نقطه عطف بازیگری تراولتا به شمار میآید.
بازی وی در Face/Off نیز ستودنی است. بازی کردن دو نقش متضاد در مقابل یکدیگر، کار آسانی نیست و هرکسی نیز از پس آن بر نمیآید.
جوایز
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره NBR برای "Saturday Night Fever" در سال 1977.
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای فیلم "Saturday Night Fever" در سال 1978.
نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره Golden Globe برای ""Saturday Night Fever در سال 1978.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد سال، از جشنواره Golden Apple در سال 1978.
نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره Golden Globe برای Grease"" در سال 1979.
برنده جایزه مرد سال، از Hasty Pudding Theatricals در سال 1981.
نامزد جایزه بدترین بازیگر مرد، از جشنواره Razzie برای Staying Alive"" و ""Two of a Kind" در سال 1984.
نامزد جایزه بدترین بازیگر مرد، از جشنواره Razzie برای "Perfect" در سال 1986.
نامزد جایزه بدترین بازیگر مرد دهه، از جشنواره Razzie برای ""The Experts ، "Perfect" ، "Staying Alive" و Two of a Kind"" در سال 1990.
نامزد جایزه بدترین بازیگر نقش مکمل مرد، از جشنواره Razzie برای ""Shout در سال 1992.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره فیلم استکهولم برای "Pulp Fiction" در سال 1994.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره LAFCA برای "Pulp Fiction" در سال 1994.
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد، برای Pulp Fiction"" در سال 1995.
نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره فیلم BAFTA برای Pulp Fiction"" در سال 1995.
نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره CFCA برای "Pulp Fiction" در سال 1995.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد خارجی، از جشنواره David di Donatello برای "Pulp Fiction" در سال 1995.
نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره Golden Globe برای "Pulp Fiction" در سال 1995.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد سال، از جشنواره ALFS برای Pulp Fiction"" در سال 1995.
برنده جایزه بهترین رقص، از جشنواره فیلم MTV برای Pulp Fiction""، به همراه Uma Thurman، در سال .1995
نامزد جایزه بهترین اجرای بازیگر مرد، از جشنواره فیلم MTV برای "Pulp Fiction" در سال 1995.
نامزد جایزه بهترین اجرای بازیگر نقش اول مرد، از جشنواره Screen Actors Guild برای "Pulp Fiction" در سال 1995.
برنده جایزه بامزه ترین اجرای بازیگر نقش اول مرد، از جشنواره American Comedy برای ""Get Shorty در سال 1996.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره SEFCA برای ""Get Shorty در سال 1996.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد سال، از جشنواره ShoWest در سال 1996.
نامزد جایزه بهترین مبارزه، از جشنواره فیلم MTV برای "Broken Arrow" در سال 1996.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره Golden Globe برای "Get Shorty" در سال 1996.
برنده جایزه محبوبترین بازیگر مرد فیلمهای درام، از جشنواره Blockbuster Entertainment برای "Phenomenon" در سال 1997.
نامزد جایزه بهترین اجرای بازیگر مرد، از جشنواره فیلم MTV برای "Phenomenon" در سال 1997.
نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره ساترن برای "Face/Off" در سال 1998.
نامزد جایزه محبوبترین بازیگر مرد فیلمهای اکشن، از جشنواره Blockbuster Entertainment برای "Face/Off" در سال 1998.
برنده جایزه بهترین بازیگر مرد سال، از جشنواره Golden Apple در سال 1998.
نامزد جایزه محبوبترین بازیگر مرد، از جشنواره Blockbuster Entertainment برای "A Civil Action" در سال 1999.
نامزد جایزه بهترین بازیگر مرد، از جشنواره Golden Globe برای ""Primary Colors در سال 1999.
نامزد جایزه محبوبترین بازیگر مرد، از جشنواره Blockbuster Entertainment برای "The General's Daughter" در سال 2000.
برنده جایزه بدترین بازیگر مرد، از جشنواره Razzie برای ""Battlefield Earth: A Saga of the Year 3000 و Lucky Numbers"" در سال 2001.
نامزد جایزه بدترین بازیگر مرد، از جشنواره Razzie برای Domestic Disturbance" و "Swordfish در سال 2002.
نامزد جایزه فرد موثر در سینمای هفته، از جشنواره TV Land برای "The Boy in the Plastic Bubble" در سال 2006.
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، از جشنواره فیلم هالیوود در سال 2007.
برنده جایزه بهترین اجرای دسته جمعی سال، از جشنواره فیلم هالیوود برای "Hairspray" به همراه Nikki Blonsky، Michelle Pfeiffer، Queen Latifah، Christopher Walken، Amanda Bynes، James Marsden، Brittany Snow، Zac Efron، Elijah Kelley و Allison Janney، در سال 2007.
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، از جشنواره Golden Globe Hairspray در سال 2008.
نامزد جایزه بهترین ترانه، از جشنواره Critic's Choice برای ""Bolt (نام ترانه "I Thought I Lost You" )، به همراه Miley Cyrus و Jeffrey Steele، در سال 2009.
نامزد جایزه بدترین بازیگر مرد، از جشنواره Razzie برای Old Dogs"" در سال 2010.
نامزد جایزه بدترین بازیگر مرد دهه، از جشنواره Razzie برای "Battlefield Earth: A Saga of the Year 3000"، Domestic Disturbance""، Lucky Numbers""، "Old Dogs" و Swordfish"" در سال 2010.
[Only admins are allowed to see this image][Only admins are allowed to see this link] border="0" alt="" />
فیلموگرافی
فیلمهای سینمایی:
The Tenth Level (1975)
The Devil's Rain (1975)
The Boy in the Plastic Bubble (1976)
Carrie (1976)
Saturday Night Fever (1977)
Moment by Moment (1978)
Grease (1978)
Urban Cowboy (1980)
Blow Out (1981)
Staying Alive (1983)
Two of a Kind (1983)
Perfect (1985)
Basements (1987)
Look Who's Talking (1989)
The Experts (1989)
Look Who's Talking Too (1990)
Shout (1991)
Eyes Of An Angel (1991)
Chains of Gold (1991)
Boris and Natasha: The Movie (1992)
Look Who's Talking Now (1993)
Pulp Fiction (1994)
Get Shorty (1995)
White Man's Burden (1995)
Michael (1996)
Phenomenon (1996)
Orientation: A Scientology Information Film (1996)
Broken Arrow (1996)
Off the Menu: The Last Days of Chasen's (1997)
Mad City (1997)
Face/Off (1997)
She's So Lovely (1997)
A Civil Action (1998)
The Thin Red Line (1998)
Junket Whore (1998)
Primary Colors (1998)
The General's Daughter (1999)
Our Friend, Martin (1999)
Welcome to Hollywood (2000)
Lucky Numbers (2000)
Battlefield Earth (2000)
Domestic Disturbance (2001)
Swordfish (2001)
Austin Powers in Goldmember (2002)
Basic (2003)
Ladder 49 (2004)
A Love Song for Bobby Long (2004)
The Punisher (2004)
Magnificent Desolation: Walking on the Moon 3D (2005)
Be Cool (2005)
Lonely Hearts (2006)
Wild Hogs (2007)
Hairspray (2007)
Bolt (2008)
The Taking of Pelham 123 (2009)
Old Dogs (2009)
From Paris with Love (2010)
The Expendables 2 (2012)
کارهای تلویزیونی:
Emergency! (1972)
Owen Marshall: Counselor at Law (1972)
The Rookies (1973)
Medical Center (1974)
Welcome Back, Kotter (1975 – 1979)
- The Best of John Travolta (۱۹۹۶)
- Grease (movie soundtrack) (۱۹۷۸)
- Grease Lighting (۱۹۷۰)
- John Travolta Sings (۱۹۹۶)
ژان رنو
ژان رنو
سال | عنوان | نقش | توضیحات |
---|---|---|---|
۱۹۸۰ | The Moroccan Stallion | ||
۱۹۸۲ | La Passante du Sans-Souci | ||
۱۹۸۳ | Le Dernier Combat | ||
۱۹۸۵ | Le téléphone sonne toujours deux fois!! | Marraine 's confidence man | |
Subway | The Drummer | ||
۱۹۸۸ | Le Grand Bleu (The Big Blue) | Enzo Molinari | Nominated - César Award for Best Supporting Actor |
۱۹۹۰ | L'Homme au masque d'or | Father Victorio Gaetano | |
دختری بنام نیکیتا | ویکتور | ||
۱۹۹۱ | Loulou Graffiti | Pique la Lune | |
L'Opération Corned-Beef | Capitaine Philippe Boulier, dit 'Le Squale'/Captain Philippe | ||
۱۹۹۲ | Kurenai no buta | Porco Rosso | Voice |
۱۹۹۳ | La Vis | Monsieur K | |
Paranoïa | Short Subject | ||
Flight from Justice | Charlie Bert | TV | |
Les Visiteurs | Godefroy de Papincourt, Comte de Montmirail | Nominated - César Award for Best Actor | |
۱۹۹۴ | Léon (The Professional) | Leon | Nominated - César Award for Best Actor |
۱۹۹۵ | Les Truffes | Patrick | |
بوسه فرانسوی | بازرس ژان-پائول کاردن | ||
Al di là delle nuvole | Carlo | ||
۱۹۹۶ | مأموریت غیر ممکن | فرانک کریگر | |
Le Jaguar | Jean Campana | ||
۱۹۹۷ | Roseanna's Grave | Marcello | |
Un amour de sorcière | Molok | ||
Les Soeurs Soleil | Un spectateur | ||
۱۹۹۸ | Les Visiteurs II: Les Couloirs du temps | Comte Godefroy de Montmirail, dit Godefroy | |
گودزیلا | Philippe Roaché | ||
رونین | Vincent | ||
۲۰۰۰ | Les Rivières pourpres (Crimson Rivers) | Pierre Niemans | Nominated - European Film Award for Best Actor |
۲۰۰۱ | Just Visiting | Count Thibault of Malfete | |
Wasabi | Hubert Fiorentini | ||
۲۰۰۲ | Décalage horaire | Felix | |
Rollerball | Alexis Petrovich | ||
۲۰۰۰۳ | Tais-toi! | Ruby | |
۲۰۰۴ | Onimusha ۳: Demon Siege (کپکام-based popular franchise) |
Jacques Blanc | Voice Videogame |
Les Rivières pourpres II: Les anges de l'apocalypse (Crimson Rivers II: Angels of the Apocalypse) |
Commissaire Niemans | ||
هتل رواندا | Mr. Tillens | Uncredited | |
L'Enquête Corse | Ange Leoni | ||
۲۰۰۵ | L'Empire des loups (Empire of the Wolves) | Jean-Louis Schiffer | |
ببر و برف | Fuad | ||
۲۰۰۶ | پلنگ صورتی | Gilbert Ponton | |
پسران پرواز | Captain Thenault | ||
رمز داوینچی | Captain Bezu Fache | ||
بر آب رفته | Le Frog | Voice | |
۲۰۰۸ | Ca$h | Maxime - Dubreuil | |
۲۰۰۹ | پلنگ صورتی ۲ | Gilbert Ponton | |
Le Premier Cercle | Milo Malakian | ||
Couples Retreat | Marcel | ||
Armored | Quinn | ||
۲۰۱۰ | بچههای پاریس | Dr. Sheinbaum | awaiting release |
The Immortal | Charly Matteï | ||
۲۰۱۱ | Margaret | Ramon | awaiting release |
نیکول کیدمن
زندگی نامه نیکول کیدمن
- گروه سارقین بیاماکس (۱۹۸۳)
- برندگان (۱۹۸۵)
- ویتنام (۱۹۸۷)
- یک استرالیایی در رم (۱۹۸۷)
- روزهای تندر (۱۹۹۰)
- زندگی من (۱۹۹۳)
- بتمن برای همیشه (۱۹۹۵)
- تصویر یک بانو (۱۹۹۶)
- چشمان کاملاً بسته (۱۹۹۹)
- شهر فرشتگان (۲۰۰۱)
- دیگران (۲۰۰۱)
- دختر جشن تولد (۲۰۰۱)
- ساعتها (۲۰۰۲)
- داگویل (۲۰۰۳)
- کوهستان سرد (۲۰۰۳)
- تولد (۲۰۰۴)
- مترجم (۲۰۰۵)
- افسونشده (۲۰۰۵)
- پاهای شاد (۲۰۰۶) (البته به عنوان دوبلر)
- خز (۲۰۰۶)
- تهاجم (۲۰۰۷)
- استرالیا(۲۰۰۸)
- دختر دانمارکی(۲۰۰۹)
- ناین(۲۰۰۹)
- لانه خرگوش(۲۰۱۰)
جنیفر لوپز
جنیفر لوپز متولد و بزرگ شده محله کَسل هیل در همسایگی برونکس واقع در نیویورک است. مادرش مربی مهدکودک و پدرش متخصص رایانه هر دو پورتوریکویی تبار و کاتولیک مذهب، زاده شهر پونسی در جنوب پورتوریکو میباشند. جنیفر لوپز دو خواهر به نامهای لیندا و لسلی دارد که از میان آنها لیندا دارای شغل روزنامه نگاری است. او تحصیلات مقدماتی خود را در مدارس و دبیرستان کاتولیک در برونکس به پایان رساند. از ۱۹ سالگی به شکلی خودآموز به رقص و آوازخوانی پرداخت. در هنگام تحصیل در دانشگاه جنیفر در کنار رقص در باشگاه شبانه منهتن به عنوان شغل پارهوقت در دفترخانهای مشغول به کار شد.
- On The 6 - ۱۹۹۹
- J.Lo - ۲۰۰۱
- J To Tha L-O! The Remixes - ۲۰۰۲
- This Is Me... Then - ۲۰۰۲
- Rebirth - ۲۰۰۵
- Como Ama Una Mujer - ۲۰۰۷
- Brave - ۲۰۰۷
- ۲۰۱۱ - Love
- 2012-The hit
اشر
اشر
زمینه فعالیت | بازیگرسینما،خواننده |
ملیت | آمریکایی |
---|---|
تولد | ۱۶ اکتبر۱۹۷۸ (۳۲ سال) دالاس،تگزاس |
سالهای فعالیت | ۱۹۹۰ - اکنون |
آشر در ۱۴ اکتبر سال ۱۹۷۸ در دالاس تگزاس به دنیا آمد. پدر او در زمانی که آشر یک ساله بود او را ترک کرد. او در کودکی به عنوان یکی از اعضای گروه کر کلیسا بود. همچنین آشر معادل هادی در زبان فارسی و عربی میباشد.
پیتبول
نام اصلی آرماندو کریستین پرز
نام مستعار پیتبول, مستر ورلد واید, مستر تری او فایو
تولد ۱۵ ژانویهٔ ۱۹۸۱ (۳۰ سال)
اصل/ملیت آمریکا
سبکها هیپ هاپ, لاتین, دنس
فعالیت(ها) خواننده, ترانه سرا
مدت فعالیت ۱۹۹۷ تا کنون
آرماندو کریستین پرز (متولد ۱۵ ژانویه ۱۹۸۱، میامی) از خوانندگان هیپ هاپ آمریکایی است.وی کار خوانندگی خود را از سال ۲۰۰۴ به طور رسمی و با بیرون دادن آلبوم میامی آغاز کرد. بیشترین معروفیت وی در سال ۲۰۰۸ و با انتشار آهنگ «من میدونم تو منو میخوای I Know You Want Me» برخوردار شد و از آنجایی که یکی از آهنگ سازان هست برای خوانندگان مختلفی از جمله کوین رادولف, تی-پین, آشر بیت ساختهاست.
زندگی و کارهای انجام شده
پیت بول در خانواده ی مهاجر کوبایی به دنیا آمد که محیط خانواده او را وادار کرد که اشعار "خوزه ماریت" را فرا بگیرد.اصلیت پیت بول برای کوبا است و از طرفی نیز در میامی در کشور آمریکا متولد شدهاست که این دو ملیتی را میتوان در پوست سفید و چشمان آبی وی مشاهده کرد.
در دوران جوانی، پدر و و مادر او ازهم جدا شدند و وی بیشتر زندگیه خود را با مادرش گذراند. در ۱۶ سالگی به قاچاق مواد مخدر روی آورد که موجب شد مادرش او را از خانه بیرون بی اندازد و در کانون اصلاح بزرگ شود.پس از آن به حرفه اش که همان خوانندگی بود، تمرکز کرد. در ۲۰۰۴، آلبوم "میامی" را منتشر کرد که آهنگ اول آن «کولو Culo» بود.
این آهنگ توسط لیل جان و برادران دیاز تهیه شده بود که رتبه ی ۳۲ را در آهنگهای خوب ورتبه ۱۱ در آهنگهای خوب رپ به خودش اختصاص داد.
از معروف ترین آهنگهای وی میتوان به «من میدونم تو منو میخوای I Know You Want Me» , «اونو تعطیل کن Shut It Down» , «دختر برو Go Girl», «سرویس اتاق هتل Hotel Room Service» ,«دیوانه Krazy» و «هی عزیزم Hey Baby» نام برد. پیتبول معمولا با بسیاری از خوانندگان معروف آهنگ خوانده و حتی ریمیکسهایی را درست کردهاست که میتوان به «دی جی ما را عاشق کن DJ Got Us Fallin' in Love» به همراه آشر , «من اونو دوست دارم I Like It» به همراه انریکه ایگلسیاس و «روی زمین» به همراه جنیفر لوپز نام برد.
پیت بول در سال ۲۰۱۰ آلبومی تمام اسپانیولی با نام «آرماندو Armando» منتشر کرد که به خاطر این آلبوم به عنوان نامزد بهترین آلبوم لاتین قرار گرفت.
دیوید کاپرفیلد
آل پاچینو
نام :آل پاچینو
برد پیت
نام :برد پیت
نام اصلی :ویلیام برادلی پیت
سال | عنوان | نقش | توضیحات بیشتر |
---|---|---|---|
۱۹۸۷ | کمتر از صفر | ||
۱۹۸۷ - ۱۹۸۸ | دالاس | چهار قسمت | |
۱۹۸۹ | خوشحال با یکدیگر | برایان | |
۱۹۸۹ | طبقه برنده | ||
۱۹۹۰ | جوان هم میمیرد | بیلی کانتون | |
۱۹۹۱ | تمام مسیرها | جو مالونی | |
۱۹۹۱ | تلما و لوئیز | جِی. دی. | |
۱۹۹۱ | جانی جیرپوش | جانی جیرپوش | |
۱۹۹۲ | کول ورلد | فرانک هریس | |
۱۹۹۲ | رودخانهای که از میان آن میگذرد | پائول مکلین | |
۱۹۹۳ | کالیفرنیا | اِرلی گِرِیس | |
۱۹۹۳ | عشق حقیقی | فِلوید | |
۱۹۹۴ | علاقه | اِلیوت فالر | |
۱۹۹۴ | مصاحبه با خون آشام | لوئیس دِپونته دو لاک | برنده جایزه فیلم MTV برای بهترین بازیگر مرد - بهترین عملکرد
نامزد جایزه زحل برای بهترین نقش اول مرد
|
۱۹۹۴ | افسانههای خزان | تِریستان لادلُو | |
۱۹۹۵ | هفت | دیوید میلز | |
۱۹۹۶ | دوازده میمون | جِفری گُوینز | |
۱۹۹۶ | خواب روها | مایکل سولیوان | |
۱۹۹۷ | متعلق به شیطان | فرانسیس «فرانک» اِشتاین/روری دِونی | |
۱۹۹۷ | هفت سال در تبّت | هنریک هارِر | |
۱۹۹۷ | طرف تاریک خورشید | ریک | |
۱۹۹۸ | با جو بلک آشنا شوید | جو بلک/مرد در کافی شاپ | |
۱۹۹۹ | باشگاه مبارزه | تایلر داردِن | |
۱۹۹۹ | جان مالکوویچ بودن | خودش | |
۲۰۰۰ | آدم ربایی | میکی اُنیل | |
۲۰۰۱ | مکزیکی | جری وِلباخ | |
۲۰۰۱ | جاسوس بازی | تام بیشاپ | |
۲۰۰۱ | یازده یار اوشن | راستی رایان | |
۲۰۰۱ | مجموعه تلویزیونی دوستان | ویل کلبرت | قسمت: "یک شایعه"
نامزد جایزه امی برای بازیگر برجسته مهمان در یک سریال کمدی
|
۲۰۰۳ | سندباد: افسانه هفت دریا | سندباد | گوینده |
۲۰۰۴ | اَبیِ خواننده | برد پیت (خودش) | نقش فرئی |
۲۰۰۴ | تروآ | آشیل | نامزد جایزه فیلم MTV برای بهترین مبارزه مشترک با اریک بانا
نامزد جایزه فیلم MTV برای بهترین عملکرد - مرد
|
۲۰۰۵ | دوازده یار اوشن | راستی رایان | |
۲۰۰۶ | آقا و خانم اسمیت | جان اسمیت | جایزه فیلم MTV برای بهترین مبارزه مشترک با آنجلینا جولی
نامزد جایزه فیلم MTV برای بهترین بوسه مشترک با آنجلینا جولی
|
۲۰۰۶ | بابل | ریچارد | جایزه Gotham برای بهترین گروه بازیگران
جایزه جشنواره بین المللی فیلم پالم اسپرینگز برای بهترین گروه بازیگران
جایزه انجمن منتقدان فیلم سن دیگو برای بهترین گروه بازیگران
نامزد جایزه انجمن منتقدان فیلم شیکاگو برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
نامزد جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر مرد نقش مکمل - تصویر حرکت
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد - تصویر حرکت
|
۲۰۰۷ | بزرگ دل | ||
۲۰۰۷ | سیزده یار اوشن | راستی رایان | |
۲۰۰۷ | ترور جسی جیمز به وسیله رابرت فورد بزدل | جسی جیمز | برنده جام Volpi جشنواره فیلم ونیز برای بهترین بازیگر نقش اول مرد |
۲۰۰۷ | شانتارم | تهیه کننده | |
۲۰۰۷ | کیفیت بازی | بازیگر و تهیه کننده | |
۲۰۰۸ | پس از خواندن بسوزان | چد | نامزد جایزه بافتا برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
نامزد دریافت جایزه، انجمن منتقدان فیلم دیترویت برای بهترین بازیگر
نامزد دریافت جایزه انجمن منتقدان فیلم هوستون برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
|
۲۰۰۸ | شانههای اطلس | ||
۲۰۰۸ | چاد اشم | ||
۲۰۰۸ | سرگذشت غریب بنجامین باتن | بنجامین باتن | نامزد دریافت جایزه، آکادمی آواردز برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد جایزه بافتا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در نقش اصلی
نامزد جایزه انجمن منتقدان فیلم آمریکا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد جایزه انجمن منتقدان فیلم آمریکا برای بهترین بازیگر
نامزد جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش اول مرد - درام حرکت تصویر
نامزد نامزد جایزه انجمن منتقدان فیلم هوستون برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد جایزه زحل برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد جایزه انجمن صنفی بازیگران برای عملکرد برجسته یک بازیگر در سینما
نامزد جایزه انجمن Screen Actors برای عملکرد برجسته توسط یک بازیگر مرد در نقش اصلی
|
۲۰۰۹ | حرامزادههای لعنتی | سرهنگ آلدو راین | انجمن منتقدان فیلم آمریکا برای بهترین بازیگر
جایزه انجمن منتقدان فیلم محفل ققنوس برای بهترین بازیگر
جایزه انجمن منتقدان فیلم سن دیگو برای بهترین بازیگر
جایزه انجمن صنفی بازیگران برای عملکرد برجسته بازیگر در تصویر حرکت
نامزد- دریافت جایزه، انجمن منتقدان فیلم دیترویت برای بهترین بازیگر
نامزد- جایزه MTV برای بهترین اجرای شخصیت
|
۲۰۱۰ | ابرذهن (انیمیشن) | مترو من | گوینده |
۲۰۱۱ | درخت زندگی | آقای اُبرین | جایزه انجمن ملی منتقدان فیلم برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
جایزه حلقه منتقدان فیلم نیویورک برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم شیکاگو برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد
نامزد -جایزه انجمن مرکزی منتقدان فیلم اوهایو برای بازیگر نقش اول مرد سال
|
۲۰۱۱ | Money Ball | بیلی بین | جایزه انجمن منتقدان فیلم بوستون برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
جایزه بهترین بازیگر نقش اول مردانجمن ملی منتقدان فیلم
جایزه حلقه منتقدان فیلم نیویورک برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه اسکار برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه بین المللی AACTA برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه بافتا برای بهترین بازیگر نقش اول مرد در نقش اصلی
نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه انجمن منتقدان اوهایو, برای بازیگر نقش اول مرد سال
نامزد - جایزه انجمن دالاس، فورت ورث, برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم دیترویت برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر نقش اول مرد - درام حرکت تصویر
نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم هوستون برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم محفل ققنوس برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم سن دیگو برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه ماهوارهای برای بهترین بازیگر نقش اول مرد - درام حرکت تصویر
نامزد - جایزه انجمن بازیگران برای عملکرد برجسته توسط یک بازیگر مرد در نقش اصلی
نامزد - جایزه انجمن منتقدان فیلم دروازه سنت لوئیس برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
نامزد - جایزه انجمن فیلم منتقدان منطقه واشنگتن دی سی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد
|
۲۰۱۲ | تجارت کوگان | جک کوگان | در حال فیلمبرداری |
۲۰۱۲ | جنگ جهانی زد | Gerry Lane | در حال فیلمبرداری |